کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کسکسة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کسکسة
لغتنامه دهخدا
کسکسة. [ ک َ ک َ س َ ] (ع مص ) سخت کوبیدن و کسکسة در لغت بنی تمیم الحاق کردن سین است به کاف خطاب مؤنث در حال وقف یقال : اکرمتکس بجای اکرمتک و بکس بجای بک . (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
واژههای مشابه
-
کسکسه
فرهنگ فارسی معین
(کَ کَ سَ یا س ) [ ع . کسکسة ] (مص م .) 1 - سخت کوفتن . 2 - الحاق کاف تأنیث به سین به هنگام وقف مانند «بکس » و «اکرمتکس » بجای «بک » و «اکرمتک » (و آن لغت تمیم است .) 3 - آوازی که از تلفظ حرف «س » شنیده شود.
-
واژههای همآوا
-
کثکثة
لغتنامه دهخدا
کثکثة. [ ک َ ک َ ث َ ] (ع مص ) بسیار و انبوه و کوتاه و پیچان ریش گردیدن . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). اکثاث . (منتهی الارب ). رجوع به اکثاث شود.
-
جستوجو در متن
-
بازار
لغتنامه دهخدا
بازار. (اِ) در پهلوی واچار (در هوجستان واچار = سوق الاهواز. رجوع شود به خوزستان ) در پارسی باستان آباکاری مرکب از: آبا در سانسکریت سبها . بمعنی محل اجتماع و جزو دوم مصدر کاری ، بمعنی چریدن (دارمستتر، تتبعات ایرانی ج 2 ص 129، 131). گیلکی واچار . (نیز:...