کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کسوة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کسوة
لغتنامه دهخدا
کسوة. [ ک ُس ْ وَ ] (اِخ ) دهی است به دمشق بر راه کاروانیان از دمشق به مصر. (معجم البلدان ). دهی است به دمشق . (منتهی الارب ).
-
کسوة
لغتنامه دهخدا
کسوة. [ک ِس ْ وَ / ک ُس ْ وَ ] (ع اِ) جامه ٔ پوشیدنی و لباس . ج ، کسی [ ک ُ سا ]، کِساء. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). لباس . ج ، کسی [ ک ُ سَن ْ ]، یقال له کسوة حسنة و کسی فاخرة. (اقرب الموارد). رجوع به کسوت شود. || قلم کُسوة آدم ؛ ای الاظفار. (اقر...
-
واژههای مشابه
-
کسوه
واژهنامه آزاد
در لغت:به کسر و ضم کاف و سکون سین و فتح واو از ریشه "کسو" به معنای لباس و پوشاک است. در فقه:به هر آنچه که مایه پوشش عرفی بدن فرد به گونه ای باشد که امکان رویت آن وجودنداشته باشد، کسوة گویند و برخی از فقیهان نیز لباس یا کسوة را مایه زیبایی نیز دانسته ...
-
کسوة السباحة
دیکشنری عربی به فارسی
لباس شنا
-
واژههای همآوا
-
کسوت
لغتنامه دهخدا
کسوت . [ ک ِس ْ وَ ] (ع اِ)کسوة. رخت و لباس و جامه و پوشاک . (ناظم الاطباء).- پیش کسوت ؛ در اصطلاح زورخانه کاران ، تقدم و سبق در پهلوانی کیفاً و زماناً.- کسوت جان دادن ؛ کنایه از خاصیت دادن است . (از ناظم الاطباء) (از برهان ).- || حیات دادن و زنده ...
-
کسوت
لغتنامه دهخدا
کسوت . [ ک ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان در کاسعیده بخش چهاردانگه شهرستان ساری . کوهستانی و جنگلی و معتدل و مرطوب است و210تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
کثوة
لغتنامه دهخدا
کثوة. [ ک َث ْ وَ ] (اِخ ) نام شاعری است . (منتهی الارب ).
-
کسوت
واژگان مترادف و متضاد
پوشاک، جامه، رخت، زی، قبا، لباس، ملبوس
-
کسوت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: کسوة] kesvat لباس؛ جامه؛ پوشاک.
-
کسوت
فرهنگ فارسی معین
(کِ وَ) [ ع . کسوة ] (اِ.) رخت ، لباس ، جامة پوشیدنی . ج . کسا.
-
کِسْوَتْ
لهجه و گویش گنابادی
keswat در گویش گنابادی یعنی شغل ، جایگاه ، مقام ، مرتبه
-
کسوت
واژهنامه آزاد
رخت-لباس-حرفه -به کاری و حرفه ای مشغول شدن-