کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کسرات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کسرات
لغتنامه دهخدا
کسرات . [ ک َ س َ ] (ع اِ) رجل ذوکسرات و هدرات ؛ مردی که در هر چیزی مغبون شود. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). || ج ِ کسرة. (از اقرب الموارد). رجوع به کَسرَة شود.
-
کسرات
لغتنامه دهخدا
کسرات . [ ک ِ / ک ِ س َ ] (ع اِ) ج ِ کِسرَة. (اقرب الموارد). رجوع به کِسرَة شود.
-
واژههای همآوا
-
کثرات
لغتنامه دهخدا
کثرات . [ ک َ ث َ ] (ع اِ) ج ِ کثرة. (آنندراج ). و کثرت . (غیاث اللغات ). بسیاریها. افزونیها. (ناظم الاطباء). رجوع به کثرت شود.
-
جستوجو در متن
-
کسره
فرهنگ فارسی معین
(کِ رَ) [ ع . کسرة ] (اِ.) تکه ای از چیز شکسته . ج . کسرات .
-
کسرة
لغتنامه دهخدا
کسرة. [ ک ِ رَ ] (ع اِ) پاره ای از چیزی شکسته . ج ، کِسَر، کِسر. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). قطعه ای از شیئی شکسته و منه الکسرة من الخبز. ج ، کِسَر، کِسرات ، کِسَرات . (از اقرب الموارد). || نوع و هیئت شکستن . (ناظم الاطباء).
-
دئلی
لغتنامه دهخدا
دئلی .[ دُ ءَ ] (ص نسبی ) منسوب است به دئل (دؤل ) و بقول مبرد منسوبست به دول که از ماده ٔ «دُیل » مأخوذست . و دُیل که دایه است نام رهط ابوالاسود دؤلی میباشد اما دیلی نمیگویند که توالی کسرات شود. (از سمعانی ).
-
کسرة
لغتنامه دهخدا
کسرة. [ ک َ رَ ] (ع اِ)یک دفعه شکستن . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || هزیمت . وقعت علیهم الکسرة؛ یعنی هزیمت شدند. ج ، کسرات . (از اقرب الموارد). || حرکت زیر و علامت آن . (از اقرب الموارد). حرکت زیر و کسره . (ناظم الاطباء). حرکت زیر حرف و علامت ...
-
ابوالاسود دئلی
لغتنامه دهخدا
ابوالاسود دئلی . [ اَ بُل ْ اَ وَ دِ دُ ءَ ] (اِخ ) ظالم بن عمروبن سفیان بن جندل و بعضی گفته اند سلیمان بن عمرو و به گفته ٔ برخی سلیمان بن عامر و جمعی دیگر نام او را عمربن حلس بن نفاثةبن عدی بن دئل بن بکربن عبد مناف بن کنانة المکنی باَبی الاسود الدئل...