کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کزلک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کزلک
لغتنامه دهخدا
کزلک . [ ] (اِخ ) والی نیشابور از جانب خوارزمشاهیان . نام این شخص در الکامل ابن اثیر کزلک و در جهانگشای جوینی کزل آمده است . رجوع به کزلی شود.
-
کزلک
لغتنامه دهخدا
کزلک . [ ک ِ ل ِ / ک َ ل َ ] (اِ) گزلک . (فرهنگ رشیدی ) (جهانگیری ) (برهان ). کارد کوچک و قلم تراشی را گویند که نوک آن کج باشد. (برهان ). کارد کوچک . (غیاث اللغات ). در برهان به کسر اول و با کاف عربی به معنی قلمتراش آورده و صحیح نیست و به فتح اول و ک...
-
واژههای همآوا
-
کذلک
لغتنامه دهخدا
کذلک . [ ک َ ذا ل ِ ] (ع اسم اشاره ) (از: ک + ذلک ) یعنی مثل آن و همچنان . (از ناظم الاطباء).
-
کذلک
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی: کذلکَ] [قدیمی] kazālek همچنین.
-
کذلک
فرهنگ فارسی معین
(کَ ذا لِ) [ ع . ] (ق .) همچنین ، چنین هم .
-
جستوجو در متن
-
کاردک
واژگان مترادف و متضاد
شفره، کاردچه، کزلک، گزلک
-
لامه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] lāme دستمالی که روی دستار یا کلاه میبندند؛ لامک: ◻︎ پیچیده یکی لامک میرانه به سر بر / بربسته یکی کزلک ترکی به کمر بر (سوزنی: ۳۳).
-
کزلی
لغتنامه دهخدا
کزلی . [ ] (اِخ ) کزلک . ترکی بود از خویشان مادر سلطان محمد خوارزمشاه که امارت نیشابور داشت و بر سلطان عاصی شد. اما پایداری نتوانست و از نیشابور به کرمان گریخت و پس از مدتی سرگردانی عاقبت به ترکان خاتون پناه برد و با وجود حمایت ترکان خاتون به دست اطر...
-
گزلک
لغتنامه دهخدا
گزلک . [ گ ِ ل ِ ] (اِ) کارد کوچک دسته دراز را گویند. (برهان ) (آنندراج ). نوعی از قلم تراش را هم گفته اند که سر آن برگشته و دنباله اش باریک باشد وبیشتر از جانب مصر آورند. (برهان ) (آنندراج ) (غیاث )(جهانگیری ). قلمتراش . مبرات . (زمخشری ) : پیچیده ی...