کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کریاس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کریاس
/keryās/
معنی
۱. درگاه؛ آستان؛ آستانه: ◻︎ به کریاس گفت ای سرای امید / خُنُک روز کاندر تو بُد جمشید (فردوسی: ۵/۳۶۶).
۲. [قدیمی] دالان؛ راهرو.
۳. [قدیمی] دربار.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. پیشخوان
۲. فضا
دیکشنری
hall
-
جستوجوی دقیق
-
کریاس
لغتنامه دهخدا
کریاس . [ ک ِرْ ] (اِ) دربار پادشاهان و امرا و اعیان را گویند. (برهان ) (آنندراج ) (غیاث اللغات ). درگاه . درگه . آستان . آستانه . جناب . سُدّه . فناء. عتبة. وصید. (یادداشت مؤلف ) : به کریاس گفت [ رستم ] ای سرای امیدخنک روز کاندر تو بد جم شید. فردوس...
-
کریاس
لغتنامه دهخدا
کریاس . [ ک ِرْ ] (ع اِ) خلاجای بر بام که کاریز آن بر زمین باشد. (فعیال است بزیادتی یاء از کرس که بمعنی بول و سرگین است ). ج ، کراییس . (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به ماده ٔ بعد شود.
-
کریاس
واژگان مترادف و متضاد
۱. پیشخوان ۲. فضا
-
کریاس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) keryās ۱. درگاه؛ آستان؛ آستانه: ◻︎ به کریاس گفت ای سرای امید / خُنُک روز کاندر تو بُد جمشید (فردوسی: ۵/۳۶۶).۲. [قدیمی] دالان؛ راهرو.۳. [قدیمی] دربار.
-
کریاس
فرهنگ فارسی معین
(کِ) (اِ.) 1 - آستان ، آستانه . 2 - بخش زیرین در. 3 - خلوت خانة شاه یا امیر.
-
واژههای مشابه
-
کِریاس
لهجه و گویش تهرانی
فضای مدخل دالان خانه،کلبه
-
واژههای همآوا
-
کِریاس
لهجه و گویش تهرانی
فضای مدخل دالان خانه،کلبه
-
جستوجو در متن
-
کلیاس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] kelyās = کریاس
-
پیشخوان
واژگان مترادف و متضاد
جلوخان، کریاس
-
کراییس
لغتنامه دهخدا
کراییس . [ ک َ ] (ع اِ) ج ِ کِریاس . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به کریاس شود.
-
کلیاس
فرهنگ فارسی معین
(کِ) (اِ.) 1 - جلو خانه ، درگاه ، کریاس . 2 - مستراحی که بر بام خانه سازند و کاریز آن بر زمین باشد.
-
کلیاس
لغتنامه دهخدا
کلیاس . [ ک ِل ْ ] (اِ) به معنی در خانه باشد. (برهان ) (آنندراج ). کریاس و در خانه . (ناظم الاطباء). در خانه . (فرهنگ فارسی معین ). || ادبخانه را نیز گویند که بر بام خانه سازند و آن را به عربی کریاس خوانند. (برهان ) (آنندراج ). مستراحی که بر بالای با...