کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کرک زدودن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
delint
کرک زدودن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] زدودن کرک از پنبهدانه
-
واژههای مشابه
-
کَرَک
لهجه و گویش تهرانی
بلدرچین، بدبده، وُشم
-
کُرک
لهجه و گویش تهرانی
مو یا پشم شانه نخورده
-
کَرَک
لهجه و گویش تهرانی
بدبده،بلدرچین
-
کرک انداختن
لغتنامه دهخدا
کرک انداختن . [ک ُ اَ ت َ ] (مص مرکب ) کرک انداختن سخن یا گفتگو یا صحبت ، گرم شدن و ادامه یافتن آن . (یادداشت مؤلف ).
-
کرک جراس
لغتنامه دهخدا
کرک جراس . [ ] (اِ) به لغت تنکابن ثیل است . (فهرست مخزن الادویه ).
-
کرک شدن
لغتنامه دهخدا
کرک شدن . [ ک ُ ش ُ دَ ](مص مرکب ) بصورت کرک درآمدن . || ژولیده شدن موی . (فرهنگ فارسی معین ). گوریده شدن موی . || مست شدن و بازایستادن ماکیان از بیضه کردن .
-
کرک نوح
لغتنامه دهخدا
کرک نوح . [ ] (اِخ ) شهری به فلسطین . (نخبةالدهر دمشقی ).
-
کرک باز
لغتنامه دهخدا
کرک باز. [ ک َ رَ / ک رْ رَ ] (نف مرکب ) کرک بازنده . که کرک پرورد همچون کبوتر باز و جز آن . رجوع به کرک شود.
-
کرک بازی
لغتنامه دهخدا
کرک بازی . [ ک َ رَ / ک َرْ رَ ] (حامص مرکب ) عمل کرک باز.
-
کرک چسپان
لغتنامه دهخدا
کرک چسپان . [ ک َ چ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ناتل رستاق ناحیه ٔ نور مازندران . (سفرنامه ٔ مازندران رابینو ص 111 و ترجمه ٔ آن ص 149).
-
کرک ور
لغتنامه دهخدا
کرک ور.[ ک ُ وَ ] (ص مرکب ) ذوزغب . ذوخمل . پرزدار. (یادداشت مؤلف ). دارای کرک . که کرک دارد. کرکناک . پرزناک .
-
trichome
کُرک 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ساختار خارجی مومانندی در گیاهان
-
fimbria
کُرک 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] هریک از رشتههای پروتئینی نازک بر روی سطح برخی یاختههای میکربی