کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کرک جراس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
pubescent2
کُرکدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی هر سطح پوشیده از کرک
-
trichome-hydathode
کُرکروزنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] کرکهایی که کار روزنههای آبی را در برخی گیاهان انجام میدهند
-
delinting
کرکزدایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] جدا کردن کرک از پنبهدانه
-
delint
کرک زدودن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] زدودن کرک از پنبهدانه
-
floccose
ریزندهکرک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی نوعی کرکپوش پوشیده از خوشهکرکهای پشمی که بهآسانی پاک میشوند
-
glabrous, smooth
بیکرک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی هر سطح فاقد کرک و مو
-
استن کرک
لغتنامه دهخدا
استن کرک . [ اِ ت َ ک ِ ] (اِخ ) کمونی در بلژیک ، هِنو. مارشال لوکزامبورگ گیوم (ویلهلم ) سوم را بدانجا در سال 1692 م . مغلوب کرد. دارای 740 تن سکنه .
-
کُرک انداختن
لهجه و گویش تهرانی
گل انداختن آتش
-
کُوپ، کُرک
لهجه و گویش تهرانی
مرغی که از تخم رفته باشد
-
کرک انداختن
لهجه و گویش تهرانی
گل انداختن آتش
-
hairy ball theorem
قضیۀ گوی کرکدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] قضیهای مبتنی بر اینکه هیچ میدان بُرداری صفرناشوندۀ مماس بر کرۀ یکۀ با بُعد زوج وجود ندارد
-
حسین آباد کرک
لغتنامه دهخدا
حسین آباد کرک . [ ح ُ س ِ دِ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پائین شهرستان نهاوند. واقع در 15هزارگزی جنوب باختری شهر نهاوند و سه هزارگزی گیلان . ناحیه ای است واقع در دامنه و سردسیر. دارای 220 تن سکنه میباشد. لری و فارسی زبانند. از رودخانه ٔ محلی مشروب...
-
کرک صورت پایین
دیکشنری فارسی به عربی
اسفل
-
کُرک و پر
فرهنگ گنجواژه
یال و کوپال.کرک و پر کسی ریختن.
-
کُرک و پَر،()ریختن
لهجه و گویش تهرانی
هیبت /قافیه را باختن