کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کرکری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کرکری
/karkari/
معنی
=کرکرانک
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
کرکری
لغتنامه دهخدا
کرکری . [ ] (اِ) در عبارت ذیل می نماید که نام نوعی پرنده باشد : و اندر دشتها و بیابانهای وی [ هندوستان ] جانوران گوناگونند چون پیل و کرگ و طاووس و کرکری و طوطک و شارک . (حدودالعالم ).
-
کرکری
لغتنامه دهخدا
کرکری . [ ک َ ک َ ] (اِ) زالزالک . (یادداشت مؤلف ). در تداول مردم قزوین ، کری . رجوع به زالزالک شود.
-
کرکری
لغتنامه دهخدا
کرکری . [ ک َ ک َ / ک ُ ک ُ ] (اِ) استخوان نرمی را گویند که آن را توان خاییدن ، مانند استخوان سرشانه و غیره که به عربی غضروف خوانند. (برهان ) (آنندراج ). کرکرک . کرکرانک . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به کرکرانک و غضروف شود.
-
کرکری
لغتنامه دهخدا
کرکری . [ ک ُ ک ُ ] (اِ)جواب نامساعد و سربالا. رجوع به کرکری خواندن شود.
-
کرکری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] karkari =کرکرانک
-
کرکری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عامیانه] korkori = 〈 کرکری خواندن〈 کرکری خواندن: (مصدر لازم) [عامیانه]۱. از روی بیقیدی و ناسازگاری با کسی حرف زدن.۲. جواب نامساعد دادن.۳. لاف زدن؛ رجز خواندن.
-
کرکری
فرهنگ فارسی معین
(کَ کَ) (اِ.) نک کرکرانک .
-
واژههای مشابه
-
کُرکُری
لهجه و گویش تهرانی
جواب سربالا،رجز
-
کرکری خواندن
لغتنامه دهخدا
کرکری خواندن . [ ک ُ ک ُ خوا / خا دَ ] (مص مرکب ) جواب نامساعد به کسی دادن . (فرهنگ فارسی معین ). پاسخ سربالا دادن به کسی .
-
کرکری خواندن
فرهنگ فارسی معین
(کُ کُ. خا دَ) (مص ل .) (عا.) رجز خواندن .
-
کُرکُری خواندن
لهجه و گویش تهرانی
سربالا حرف زدن،رجز خوانی
-
کُرکُری خواندن
لهجه و گویش تهرانی
رجز خوانی
-
کُری خواندن،کُرکُری
لهجه و گویش تهرانی
رجز خوانی، کُرکُری خواندن