کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کرچ کرچ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کرچ کرچ
لغتنامه دهخدا
کرچ کرچ . [ ک َ ک َ ] (ص مرکب ، ق مرکب ) قطعه قطعه . کرج کرج . قاش قاش . تکه تکه . (فرهنگ فارسی معین ) : به تیغ اگر بکند کرچ کرچ پهلویم بسان خربزه ٔ نرم دل خموشم من .سیفی بدیعی (از آنندراج ).
-
کرچ کرچ
واژهنامه آزاد
کُرُچْ کُرُچْ:(korochkoroch) در گویش گنابادی یعنی با میل خوردن ، با رغبت خوردن
-
واژههای مشابه
-
کُرُچْ کُرُچْ
لهجه و گویش گنابادی
korochkoroch در گویش گنابادی یعنی با میل خوردن ، با رغبت خوردن
-
کِرِچ و کِرِچ
فرهنگ گنجواژه
صدای جویدن چیز خشک.
-
مرغ کُرچ
لهجه و گویش تهرانی
زن سهل الوصول
-
مُرقِ کُرچ
لهجه و گویش بختیاری
morq-e korč مرغِ کُرچ، مرغ آماده خوابیدن روى تخم.
-
واژههای همآوا
-
کُرُچْ کُرُچْ
لهجه و گویش گنابادی
korochkoroch در گویش گنابادی یعنی با میل خوردن ، با رغبت خوردن
-
جستوجو در متن
-
کر
واژهنامه آزاد
(لکی) [kerr] کِرّ، خط ،کرچ (کرچ شدن پرندگان).
-
کرچیدن
واژهنامه آزاد
[korcidan] با صدای کرچ کرچ خرد شدن یا جویده شدن
-
کرچاندن
واژهنامه آزاد
[korcandan] جویدن که با آواز کرچ کرچ همران باشد
-
curch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کرچ
-
karch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کرچ