کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کروی کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
concave spherical mirror
آینۀ کروی کاو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] آینهای که سطح بازتابندۀ آن بخشی از رویۀ درونی یک پوستۀ کروی است
-
جسم کوچک کروی
دیکشنری فارسی به عربی
کرية
-
جستوجو در متن
-
globed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوهنوردی، کروی کردن، گرد کردن
-
globing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلاهبرداری، کروی کردن، گرد کردن
-
enspheres
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آزبست، محصور کردن، بصورت کروی در اوردن، احاطه کردن
-
ensphere
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مزرعه، محصور کردن، بصورت کروی در اوردن، احاطه کردن
-
ensphering
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تسخیر، محصور کردن، بصورت کروی در اوردن، احاطه کردن
-
ensphered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپاه پاسدار، محصور کردن، بصورت کروی در اوردن، احاطه کردن
-
sphering
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کروی، احاطه کردن، بصورت کره دراوردن
-
globe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جهان، کره، گوی، زمین، حباب، کره خاک، قطره، کروی کردن، گرد کردن
-
کرة ارضية
دیکشنری عربی به فارسی
کره , گوي , حباب , زمين , کره خاک , کروي کردن , گرد کردن
-
orbs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وطن، گوی، جسم کروی، بدور مدار معینی گشتن، بدور چیزی گشتن، کروی شدن، احاطه کردن
-
جرم سماوي
دیکشنری عربی به فارسی
جسم کروي , گوي , عالم , احاطه کردن , بدور چيزي گشتن , بدور مدار معيني گشتن , کروي شدن
-
قوری
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) ظرفی کوچک ، کمابیش استوانه یا کروی برای دم کردن چای .
-
orbing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اوربینگ، بدور مدار معینی گشتن، بدور چیزی گشتن، کروی شدن، احاطه کردن