کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کرومپوشی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
خرقه پوشی
لغتنامه دهخدا
خرقه پوشی . [ خ ِ ق َ / ق ِ ] (حامص مرکب ) عمل خرقه پوش . کنایه از صوفیگری : خرقه پوشی ّ من از غایت دینداری نیست پرده ای بر سر صد عیب نهان می پوشم .حافظ.
-
چشم پوشی
لغتنامه دهخدا
چشم پوشی . [ چ َ / چ ِ ] (حامص مرکب )ترجمه ٔ اغماض . (آنندراج ). اغماض . (ناظم الاطباء). عفو. گذشت . بخشش . رجوع به چشم پوش و چشم پوشیدن شود.
-
چشم پوشی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [مجاز] ce(a)šmpuši نادیده گرفتن جرم و گناه کسی؛ عفو؛ اغماض.
-
عیب پوشی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] 'eybpuši نادیده گرفتن عیب و خطای دیگران.
-
پرده پوشی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [مجاز] pardepuši ۱. رازپوشی؛ رازداری.۲. کاری یا امری را پنهان داشتن.۳. خطا و لغزش کسی را پنهان ساختن.
-
چشم پوشی
دیکشنری فارسی به عربی
نکران
-
chrome plating
کرومآبکاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] پوششدهی قطعۀ فلزی با کروم برای بهبود ظاهر و افزایش مقاومت آن در مقابل سایش و خوردگی
-
complete freeze-up
یخپوشی کامل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] انجماد آب رود یا دریاچۀ کمعمق از سطح تا بستر آن
-
number incomplete
خدمات شمارهپوشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خدماتی که در هنگام تماس امکان عدم نمایش شمارۀ مشترک در تلفن مخاطب را فراهم میکند، حتی اگر مخاطب از خدمات برخواننمایی برخوردار باشد
-
سیاه پوشی کردن
لغتنامه دهخدا
سیاه پوشی کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) سیاه پوشیدن : تا جهان داشت تیزهوشی کردبی مصیبت سیاه پوشی کرد.نظامی .
-
چشم پوشی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
طل عليه
-
چشم پوشى كرد
دیکشنری فارسی به عربی
استنكف
-
linear solvation energy relationships
روابط خطی انرژی حلاّلپوشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] معادلاتی که در آن با استفاده از پارامترهای حلاّل در وایازش خطی یا چندگانه اثر حلاّل بر روی ثابت سرعت یا ثابت تعادل یک واکنش نشان داده میشود