کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کروتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کروتن
/keroton/
معنی
درختچهای با شیرۀ تند که دانه و روغن آن مصرف دارویی دارد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
کروتن
لغتنامه دهخدا
کروتن . [ ک َ رَ / رُو ت َ ] (اِ) به فارسی عنکبوت است . (فهرست مخزن الادویه ). کارتنه . دیوپای . رجوع به کروتنه شود.
-
کروتن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: croton] (زیستشناسی) keroton درختچهای با شیرۀ تند که دانه و روغن آن مصرف دارویی دارد.
-
جستوجو در متن
-
دموکدس
لغتنامه دهخدا
دموکدس . [ دِ م ُ ک ِ دِ ](اِخ ) نام طبیب داریوش اول است که به قولی از مردم کروتن از جزیره ٔ ساموس است ، و هرودت گوید او از اسرای ساموس بود و ظاهراً در حدود 515 یا 532 ق . م . به دست اورویقوس والی سارد افتاد و او را به شوش آوردند. وی از پیش در دربار ...