کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کره بر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
کره نای
لغتنامه دهخدا
کره نای . [ ک َرْ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) کرنای . شیپور. بوق . (یادداشت مؤلف ). کارنا. کرنا. (فرهنگ فارسی معین ) : برآمد خروشیدن کرنای دم نای سرغین و هندی درای . فردوسی .رجوع به کرنا و شیپور شود.
-
کره یا
لغتنامه دهخدا
کره یا. [ ] (اِخ ) دهی است نوزده فرسخ میانه ٔ جنوب و مشرق فلاحی به فارس . (فارسنامه ٔ ناصری ).
-
sector of a sphere
قطاع کره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] قطاع کروی
-
segment of a sphere
قطعۀ کره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ← قطعۀ کروی
-
inversion sphere
کرۀ انعکاس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] کرهای که انعکاس نسبت به آن صورت میگیرد
-
cocoa butter
کرۀ کاکائو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] چربی سفید مایلبهزرد که از دانههای کاکائو تهیه میشود
-
churning
کرهگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] بسهمزنی شیر یا ماست برای جداسازی ذرات چربی خامه و تولید کره
-
کرۀ نباتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ← کرۀ گیاهی 1
-
نیم کره
لغتنامه دهخدا
نیم کره . [ک ُ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) نصفی از کره ٔ زمین : نیم کره ٔ شمالی . نیم کره ٔ جنوبی .- نیم کره ٔ مغز ؛ هر یک از دو قسمت چپ و راست مغز. (لغات فرهنگستان ).
-
هفت کره
لغتنامه دهخدا
هفت کره . [ هََ ک ُرَ / رِ ] (اِ مرکب ) هفت آسمان را گویند. (برهان ).
-
کرة بعداخری
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی] [قدیمی] karratanba'da'oxrā دفعهای بعد از دفعۀ دیگر؛ یکبار پس از بار دیگر؛ پیاپی.
-
hydrosphere
آبکُره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] مجموعۀ آبهای کرۀ زمین
-
butter substitute
جانشین کره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فراوردهای که ظاهر و ویژگی مشابه با کره دارد، ولی ترکیبات سازندۀ آن متفاوت است
-
biosphere
زیستکُره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] تمام پهنهای که اندامگانهای زنده در آن زندگی میکنند یا برای زیست آنها مناسب است
-
asthenosphere
سستکُره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] بخشی از گوشتۀ بالایی زمین، واقع در زیر سنگکُره که سست است و در آن ماگما تولید میشود