کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کرمانشاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کرمانشاه
لغتنامه دهخدا
کرمانشاه . [ ک ِ ] (اِخ ) (شهر...) شهر کرمانشاه یکی از شهرهای مهم باختر کشور و مرکز استان پنجم است . در زمان سلاطین ساسانی بنا شد و بانی آن بهرام چهارم ،ملقب به کرمانشاه بود و به نام بانی آن نامیده شد. 47 درجه و 5 دقیقه طول و 24 درجه و 19 دقیقه عرض و...
-
کرمانشاه
لغتنامه دهخدا
کرمانشاه . [ ک ِ ] (اِخ ) ابن قراارسلان قادربیک . دومین تن از سلجوقیان کرمان که در 465 هَ . ق . جلوس کرد. (از فرهنگ فارسی معین ). رجوع به فرهنگ فارسی معین ، تاریخ افضل صص 23-24، غزالی نامه ص 303 و مدخل سلجوقیان شود.
-
واژههای مشابه
-
بهرام کرمانشاه
لغتنامه دهخدا
بهرام کرمانشاه . [ ب َ م ِ ک ِ ] (اِخ ) رجوع به بهرام چهارم ذیل بهرام شود.
-
واژههای همآوا
-
کرمان شاه
لغتنامه دهخدا
کرمان شاه . [ ک ِ ](اِخ ) لقب بهرام بن شاپور بود. در ترجمه ٔ طبری آمده بهرام بن شاپور را کرمانشاه خواندند، زیرا که شاپور او را پادشاهی کرمان داده بود و به کودکی آنجا فرستاده بود. ابن بلخی می نویسد: بهرام بن شاپور ذی الاکتاف را از بهر آن کرمانشاه گفتن...
-
جستوجو در متن
-
kermanshah
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کرمانشاه
-
kirmesses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کرمانشاه
-
کرمانشاهی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به کرمانشاه) kermānšāhi ۱. از مردم کرمانشاه.۲. مربوط به کرمانشاه: لهجهٴ کرمانشاهی.۳. تهیهشده در کرمانشاه: روغن کرمانشاهی.
-
قاوقاوان
واژهنامه آزاد
(کرمانشاهی) نام یکی از بازی های محلی کرمانشاه.
-
غورقلعه
لغتنامه دهخدا
غورقلعه . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) نام محلی است در کنار راه کرمانشاه به نوسود، میان ده لیلی و باغ خلیفه که در صدویک هزارگزی کرمانشاه قرار دارد.
-
درآیر
لغتنامه دهخدا
درآیر. [ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه کرمانشاه و نوسود، میان کومه دره و رودخانه ٔ سیروان ،در 154هزارمتری کرمانشاه . (یادداشت مرحوم دهخدا).
-
قشلاق
لغتنامه دهخدا
قشلاق . [ ق ِ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه کرمانشاه به نوسود میان باغ خلیفه و گردنه ٔکریوه ، در 110000 گزی کرمانشاه . (یادداشت مؤلف ).
-
میرآباد
لغتنامه دهخدا
میرآباد. (اِخ ) نام محلی کنار راه کرمانشاه به نوسود میان پاوه و نوری آب در 133500 گزی کرمانشاه . (یادداشت مؤلف ).