کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کرفس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کرفس
/karafs/
معنی
گیاهی علفی و دوساله، با ساقههای بلند و برگهای بریده که مصرف خوراکی دارد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
کرفس
لغتنامه دهخدا
کرفس . [ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیات بخش نوبران شهرستان ساوه . کوهستانی و سردسیر است و 2445 تن سکنه دارد. ایل شاهسون بغدادی در بهار به کوههای این ده می آید. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
کرفس
لغتنامه دهخدا
کرفس . [ ک َ رَ ] (اِ) کلفس . کرسب . کرسف . (حاشیه ٔ برهان چ معین ) . اجمود. (یادداشت مؤلف ). رستنیی باشد که از آن ترشی سازند یعنی در میان سرکه اندازند و خورند و گویند تخم آن شهوت مردان و زنان را برانگیزاند و از این جهت است که زنانی را که بچه شیر ده...
-
کرفس
لغتنامه دهخدا
کرفس . [ ک ُ ف ُ ] (ع اِ) پنبه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). قطن . (اقرب الموارد).
-
Apium
کرفس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] سردهای علفی از کرفسیان با حدود بیست گونه که معروفترین آنها کرفس (A. graveolens) است؛ گیاهان این سرده بومی ناحیۀ مدیترانه و خاورمیانه هستند که یونانیهای باستان و رومیها بهعنوان طعمدهنده و چینیهای باستان بهعنوان دارو از...
-
کرفس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از سُریانی] ‹کرسب، کرسف› (زیستشناسی) karafs گیاهی علفی و دوساله، با ساقههای بلند و برگهای بریده که مصرف خوراکی دارد.
-
کرفس
فرهنگ فارسی معین
(کَ رَ) [ ع . ] (اِ.) معرب کرسب ؛ گیاه علفی دو ساله از تیرة چتریان معطر، نرم و خوراکی . ریشه و برگ این گیاه در تداوی مورد استعمال دارد. برگ گیاه مذکور ضد اسکوربوت و شیرة آن به عنوان مقوی و ضد تب به کار می رود.
-
کرفس
دیکشنری عربی به فارسی
کرفس
-
کرفس
دیکشنری فارسی به عربی
کرفس
-
واژههای مشابه
-
Apiales
کرفسسانان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] راستهای از گیاهان گلدار شامل دو تیرۀ عشقهایان با 700 گونه و چتریان با 3000 گونۀ علفی یا چوبی که در مناطق معتدل میرویند و دارای برگهای مرکب و لَپدار و مجاری ترشحی کاملاً تکوینیافته و معطر هستند؛ تخمدان آنها دوبرچهای و ...
-
اصل کرفس
لغتنامه دهخدا
اصل کرفس . [ اَ ل ِ ک َ رَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به اصل الکرفس و کرفس شود.
-
باب کرفس
لغتنامه دهخدا
باب کرفس . [ ک َ رَ ] (اِخ ) دهی مرکز دهستان هنزا بخش ساردوئیه ٔ شهرستان جیرفت در 25هزارگزی شمال باختری ساردوئیه ، 5هزارگزی شمال راه مالرو بافت - ساردوئیه . کوهستانی ، سردسیر، سکنه ٔ آن 100 تن است و آب از رودخانه میباشد. محصول آن غلات ، حبوبات و شغل ...
-
جستوجو در متن
-
celery blight
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کرفس کرفس
-
Iris xiphioides
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کرفس کرفس