کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کرشمه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
خِس و فِِس
فرهنگ گنجواژه
عشوه و کرشمه.
-
تیوا
فرهنگ نامها
(تلفظ: tivā) ناز و کرشمه .
-
اخمناز
واژگان مترادف و متضاد
عشوه، کرشمه، ناز
-
شکنه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] šekane کرشمه؛ عشوه؛ غنج و دلال.
-
شیوه گری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [قدیمی] šivegari ناز؛ کرشمه؛ دلبری.
-
مخرام
واژهنامه آزاد
به ناز و کرشمه راه رفتن
-
عشوه آئین
لغتنامه دهخدا
عشوه آئین . [ ع ِش ْ وَ / وِ ] (ص مرکب ) کرشمه نما و آنکه آشکارا ناز و کرشمه کند. (ناظم الاطباء).
-
گرشمه
لغتنامه دهخدا
گرشمه . [ گ ِ رِ م َ / م ِ ] (ص ) غنج و ناز و دلال باشد .(صحاح الفرس ). لغتی در کرشمه . رجوع به کرشمه شود.
-
پریناز
فرهنگ نامها
(تلفظ: pari nāz) آن که چون پری ناز و کرشمه دارد ، کنایه از زیبا و خوش کرشمه و ناز است.
-
سمنناز
فرهنگ نامها
(تلفظ: saman nāz) (سَمن + ناز= کرشمه ، ناز و غمزه) (به مجاز) زیباروی دارای ناز و کرشمه .
-
میلاغی
لغتنامه دهخدا
میلاغی . (ص نسبی ) منسوب به میلاغ ، کرشمه و غنج .- میل میلاغی ؛ سیت و سماقی . با کرشمه و غنج و دلال .
-
کرشم
لغتنامه دهخدا
کرشم . [ ک َ رَ ] (ع اِ) کَرشَمة. صورت . یقال : قبح اﷲ کرشمه . (از اقرب الموارد) : هرچه او خواهد رساند او به چشم از جمال و از کمال و از کرشم . مولوی .رجوع به کرشمة شود.
-
دلال
فرهنگ فارسی معین
(دَ) [ ع . ] (اِ.) ناز، کرشمه .
-
چَم و خَم
فرهنگ گنجواژه
فوت و فن، کرشمه و ناز، لِم.
-
دلربایی
واژگان مترادف و متضاد
جذبه، دلال، دلبری، غمزه، غنج، قر، کرشمه