کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کرساسپ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کرساسپ
لغتنامه دهخدا
کرساسپ . [ ک ِ رِ ] (اِخ ) گرشاسب . دارنده ٔ اسب لاغر. (از فرهنگ ایران باستان ص 227). گرشاسپ . و رجوع به گرشاسپ شود.
-
جستوجو در متن
-
گیسودار
لغتنامه دهخدا
گیسودار. (اِخ ) صفت کرساسپ (گرشاشب ) فرزند ثرِیت َ است که در ادبیات پهلوی و فارسی از مشاهیر پهلوانان ایران است . و صفات دیگری چون : (گئسو) و گرزورو (گذورَ) و نرمنش (نئیرمنو) (نیرم ) (نریمان )، داشته ولی از نخستین صفت او (گیسودار) یا گئسو در حماسه های...