کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کرزیم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کرزیم
لغتنامه دهخدا
کرزیم .[ ک ِ ] (ع اِ) تبر. || بلیه ٔ سخت . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). سختی روزگار. (مهذب الاسماء). ج ، کَرازیم . (از اقرب الموارد) (مهذب الاسماء).
-
جستوجو در متن
-
کرازیم
لغتنامه دهخدا
کرازیم . [ ک َ ] (ع اِ) ج ِ کِرزیم . (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به کرزیم شود.
-
بلیه
لغتنامه دهخدا
بلیه . [ ب َ ی ی َ ] (از عربی ، اِ) بلیة. بلیت . آزار و رنج و سختی . (غیاث ). حادثه . (یادداشت مرحوم دهخدا). خزیة. کِرزیم . (منتهی الارب ). رجوع به بلیت و بلیة و بلوی شود : داناست به مصالح جمع ساختن پراکندگی و عاقبت کار و ساکن ساختن و فرونشاندن بلیه ...