کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کرزن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کرزن
لغتنامه دهخدا
کرزن . [ ک َ زَ / ک ِ زِ ] (ع اِ) تبر بزرگ . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تبر یک سر. (مهذب الاسماء). تبر بزرگ و ابن سیده گفته تبر یک سر. (از اقرب الموارد). کِرزین . (از اقرب الموارد). ج ، کَرازِن ، (از اقرب الموارد) (مهذب الاسماء) کَرازین . (از اقر...
-
کرزن
لغتنامه دهخدا
کرزن . [ ک َ زَ] (اِ) نیم تاج مرصعی بوده است که ملوک پیشین از بالای سر خود به جهت تیمن و تبرک می آویخته اند و گاهی نیزبر سر می نهاده اند. (برهان ) (آنندراج ). رجوع به گرزن شود. || تاجی را نیز گویند که از دیبا دوخته باشند و با کاف فارسی هم آمده است . ...
-
جستوجو در متن
-
keresan
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کرزن
-
کرازن
لغتنامه دهخدا
کرازن . [ ک َ زِ ] (ع اِ) ج ِ کَرزَن یا کِرزن . (از آنندراج ) (اقرب الموارد). || ج ِ کِرزین . (اقرب الموارد). رجوع به کرزن و کرزین شود.
-
کرازین
لغتنامه دهخدا
کرازین . [ ک َ ] (ع اِ) ج ِ کِرزین . بمعنی تبر یا تبر بزرگ و فی حدیث ام سلمه ما صدقت بموت النبی صلی اﷲ علیه و سلم حتی سمعت دفع الکرازین ؛ ای وقِعها فی حفرقبره . (از منتهی الارب ). || ج ِ کَرزن . یا کِرزن . (اقرب الموارد). رجوع به کرزن و کرزین شود.
-
کرزین
لغتنامه دهخدا
کرزین . [ ک ِ ] (ع اِ) تبر یا تبر بزرگ و ابن سیده گوید: تبری که یک سر دارد. ج ، کرازین .(از اقرب الموارد). و رجوع به کرزن و کرازین شود.
-
برانوش
لغتنامه دهخدا
برانوش . [ ب ِ ] (اِخ ) مهندس سپاه رومی در زمان شاپور اول ساسانی که بهنگام اسارت امپراتور روم به امر شاپور پل شوشتر را ساخت . توضیح آنکه این نام را بزانوش هم ضبط کرده اند. بقول لکهارت برانوش نام رومی نیست و کرزن این نام را اورانوش (اورانوس ) دانسته ا...
-
پل بابا رکن الدین
لغتنامه دهخدا
پل بابا رکن الدین . [ پ ُ ل ِ رُ نِدْ دی ] (اِخ ) این پل توسط شاه عباس ثانی در سر راه شیراز ساخته شده و آن را به اسماء مختلف مانند پل شیراز، پل خواجو ، پل گبرها و پل حسن آباد و پل امیر حسن بیک نیز می خوانند و این قسمت از پل را که تمام سنگ است امیر حس...
-
قم
لغتنامه دهخدا
قم . [ ق ُ ] (اِخ ) از شهرهای مشهور ایران است که بیشتر با کاشان از آن نام برده میشود. طول آن 50 درجه و 53 دقیقه و عرض آن 34 درجه و 38 دقیقه است و از سطح دریا 930 گز ارتفاع داردو بنابراین تقریباً 270 گز از شهر تهران پست تر است .این شهر در 147 کیلومتری...