کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کردستان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کردستان
لغتنامه دهخدا
کردستان . [ ک ُ دِ ] (اِخ ) ملکی است از ایران . (آنندراج ). ولایت کردنشین . (ناظم الاطباء). وآن شانزده ولایت است و حدودش به ولایات عراق عرب و خوزستان و عراق عجم و آذربایجان و دیاربکر پیوسته است .حقوق دیوانیش در زمان سلیمانشاه ایوه قریب دویست تومان ای...
-
کردستان
لغتنامه دهخدا
کردستان .[ ک ُ دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه ٔشهرستان بهبهان . دشت و گرمسیر است و 1119 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6). فرسخی بیشتر میانه ٔ شمال و مغرب بهبهان است . (فارسنامه ٔ ناصری ).
-
واژههای مشابه
-
کلهر کردستان
لغتنامه دهخدا
کلهر کردستان . [ ک َ هَُ رِ ک ُ دِ ] (اِخ ) یکی از طوایف کرد است که تقریباً مرکب از 200 خانوار و مسکن ایشان رستمان و خُرخُره و سقز است . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 62).
-
جامع کردستان
لغتنامه دهخدا
جامع کردستان . [م ِ ع ِ ک ُ دِ ] (اِخ ) مسجدی است در سنندج که بنام مسجد دارالحسان معروف است و امان اﷲخان بزرگ در سال 1228 هَ .ق . آن را بنا کرده است . این جامع مسجدی است عالی که شبستان آن 22 ستون دارد و دو ایوان دارد، یکی رو به مشرق و یک رو به قبله ....
-
اتحادیه میهنی کردستان (عراق)
دیکشنری فارسی به عربی
الإتحاد الوطني الکردستان
-
جستوجو در متن
-
دراچی
واژهنامه آزاد
(کردی؛ کردستان) نام یکی از ایل های کردستان.
-
کردستانی
لغتنامه دهخدا
کردستانی . [ ک ُ دِ ] (ص نسبی ) منسوب به کردستان . اهل کردستان . از مردم کردستان . رجوع به کردستان شود.
-
Iraqi Kurdistan
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کردستان عراق
-
رژا
واژهنامه آزاد
نام محلی است در کردستان
-
الإتحاد الوطني الکردستان
دیکشنری عربی به فارسی
اتحاديه ميهني کردستان (عراق)
-
kurdistan
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوردستان، کردستان، قالیچه کردی
-
kurd
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کورد، کرد، اهل کردستان
-
Kurdistan Labor Party
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حزب کارگران کردستان