کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کرتله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کرتله
لغتنامه دهخدا
کرتله . [ ک َ ت َ ل َ / ل ِ ] (ص ) کَرتَلّه . پسر امرد ناهموار درشت اندام را گویند. (برهان ) (آنندراج ). غلام (نوجوان ) قوی سخت . (فرهنگ نظام از حاشیه ٔ برهان چ معین ).پسر ساده ٔ درشت ناهموار. دَکَل . (یادداشت مؤلف ).
-
واژههای مشابه
-
کِرتِلَه
لهجه و گویش بختیاری
kertela سبدِ دَر دارِ بافته شده از ساقه گندم یا شاخههاى نازک بید که براى نگهدارى نخ و سوزن یا سبزیجات بهکار مىرود.
-
واژههای همآوا
-
کِرتِلَه
لهجه و گویش بختیاری
kertela سبدِ دَر دارِ بافته شده از ساقه گندم یا شاخههاى نازک بید که براى نگهدارى نخ و سوزن یا سبزیجات بهکار مىرود.
-
جستوجو در متن
-
کندواله
لغتنامه دهخدا
کندواله . [ ک ُ ل َ / ل ِ ] (ص ) مرد بلندبالای قوی هیکل . (برهان ) (فرهنگ رشیدی ) (جهانگیری ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) : چاکرانت به گه رزم و گه بزم بوندکندواله چو تهمتن چو فلاطون کندا. شهاب الدین عبداﷲ (از آنندراج ).|| پسر امرد بداندام و زشت و او را...