کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کربنسوزی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
carbon balance, carbon budget
تراز کربن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] تفاوت میان میزان ورودی و خروجی کربن در یک مخزن
-
carbon cycle
چرخۀ کربن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جریان و تبادل کربن بین مخازن چهارگانۀ جوّ و زیستکره و اقیانوسها و رسوبات ازطریق فرایندهای فیزیکی و شیمیایی و زمینشناختی و زیستشناختی
-
carbon sequestration, C sequestration
ترسیب کربن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] فرایند جذب و ذخیرۀ کربن در بومسازگان جنگل
-
carbon flux, carbon flow
شارش کربن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] انتقال کربن از یک مخزن به مخزن دیگر
-
carbon pool, carbon reservoir
خزانۀ کربن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مخزنی که کربن در آن انباشته یا از آن آزاد میشود
-
phytotoxicity
گیاهسوزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] میزان زیانباری مادۀ گیاهسوز برای رشد گیاه
-
susi temple
معبد سوزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] نوعی معبد اورارتویی با نقشهای چهارگوش بهشکل سازهای برجگونه و تکاتاقی
-
helium burning
هلیمسوزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] فرایند گداخت هستههای هلیم و تبدیل آنها به کربن در هستۀ ستاره
-
hydrogen burning
هیدروژنسوزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] مجموعهای از واکنشهای گداخت هستهای که در طی آن هیدروژن به هلیم تبدیل میشود
-
underburning
کفسوزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نوعی حریق کفسوز برنامهریزیشده برای تأمین نیازهای زیستگاهی گیاهان و حیات وحش یا کاهش خطر حریق ناگهانی
-
صبح سوزی
لغتنامه دهخدا
صبح سوزی . [ ص ُ ] (حامص مرکب ) افروختن صبح : یا آه عاشق بود خود بر صبح سوزی نامزدکان تیر آتش پاش زد بدْرید خفتان صبح را.خاقانی .
-
آتش سوزی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) 'ātašsuzi آتش گرفتن دکان، خانه، یا جای دیگر بهصورت ناخواسته؛ حریق.
-
afterburning/ afterburn
پسسوزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] تزریق و احتراق سوخت اضافی در اگزوز موتور جت که باعث افزایش رانش آن میشود
-
silicon burning
سیلیسیمسوزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] مجموعهای از واکنشهای گداخت هستهای که در هستۀ ستارههای پُرجِرم رخ میدهد و در آن سیلیسیم به آهن و نیکل تبدیل میشود
-
shell burning
پوستهسوزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] فرایند گداخت هستهای هریک از عناصر در پوستۀ اطراف هستۀ ستاره که پس از سوختن کاملِ آن عنصر در هسته رخ میدهد