کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کربن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کربن
/karbon/
معنی
عنصر غیرفلزی جامد که در طبیعت به حالتهای مختلف مانند الماس، گرافیت، دوده، زغال، و کک یافت میشود.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
carbo-
-
جستوجوی دقیق
-
کربن
لغتنامه دهخدا
کربن . [ ک َ ب ُ ] (فرانسوی ، اِ) یکی از عناصر شیمیایی است که به طور فراوان در اکثر ترکیبات آلی و معدنی وجود دارد و خالص هم در طبیعت یافت می شود. جزء اعظم ترکیب چوب و زغال سنگ و نفت از کربن است و قسمت اعظم بدن موجودات زنده ازترکیبات کربنی است . علامت...
-
کربن
لغتنامه دهخدا
کربن . [ ک ِ ب ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نشتا در شهرستان شهسوار. کوهستانی ،سردسیر و سکنه ٔ آن 150 تن است . شغل اهالی آنجا گله داری است و در زمستان برای تعلیف به حدود دینارسرا و سیاه مشته می روند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
کربن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: carbone] (شیمی) karbon عنصر غیرفلزی جامد که در طبیعت به حالتهای مختلف مانند الماس، گرافیت، دوده، زغال، و کک یافت میشود.
-
کربن
فرهنگ فارسی معین
(کَ بُ) [ فر. ] (اِ.) عنصری است با علامت شیمیایی C ، جامد و سیاه رنگ و متبلور و بی شکل که به صورت الماس و گرافیت و زغال در طبیعت یافت می شود. الماس خالص ترین انواع کربن است .
-
کربن
دیکشنری فارسی به عربی
کاربون
-
واژههای مشابه
-
کربن گیری
لغتنامه دهخدا
کربن گیری . [ ک َ ب ُ ] (حامص مرکب ) فوتوسنتز عملی است که رستنی های سبز در برابر نور انجام می دهند به این طریق که انیدرید کربنیک را می گیرند و اکسیژن پس می دهند. و نتیجه اش تأمین مواد غذائی مورد نیاز گیاه و ساختن ذخائرمختلفه ٔ گیاهی در اندامهای مختل...
-
carburisation/ carburization , carburising/ carburizing
کربندهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] جذب و نفوذدهی کربن در آلیاژهای آهنی جامد ازطریق تماس با یک مادۀ کربنده مناسب و با گرم کردن تا دمای معمولاً بالای Ac3
-
decarburisation/ decarburization, decarburising
کربنزدایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] زدودن کربن از لایۀ سطحی آلیاژ کربندار در جریان کار گرم (hot working) یا حرارتدهی مجدد ازطریق تماس دادن سطح آلیاژ با یک یا چند مادۀ شیمیایی و واکنشی که در پی دارد
-
carbon burning
کربنسوزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] مجموعهای از واکنشهای گداخت هستهای که در هستۀ ستارههای سنگین رخ میدهد و باعث تبدیل کربن به نئون و سدیم میشود
-
carbonization 1, carburization 1
کربن شدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] تبدیل ترکیب آلی به کربن یا کربندار شدن سطح بهکمک گرما
-
activated carbon, activated charcoal
کربن فعال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک، مهندسی محیطزیست و انرژی] [شیمی] نوعی زغال متخلخل فراوریشده که به سادگی مقادیر زیادی گاز یا بخار یا ناخالصیهای نامطلوب را جذب میکند [مهندسی محیطزیست و انرژی] شکلی از کربن با توانایی جذب زیاد که برای جدا کردن مواد آلی محلول از آب و...
-
carbonization 2, carburization 2
کربن کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] تبدیل ترکیب آلی به کربن یا کربندار کردن سطح بهکمک گرما
-
carbon source
منبع کربن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مخزنی که کربن از آن خارج میشود
-
carbon stock, carbon content
موجودی کربن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] میزان کربن موجود در هر مخزن