کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کراه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کراه
/karāh/
معنی
۱. کناره؛ کران؛ کرانه.
۲. نهایت.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
کراه
لغتنامه دهخدا
کراه . [ ک َ ] (اِ) کنار. (از برهان ) (از آنندراج ). کرانه . کناره . (یادداشت مؤلف ). || انتها. نهایت .(از برهان ) (از آنندراج ). انجام . (یادداشت مؤلف ). || افق . کناره ٔ آسمان . (یادداشت مؤلف ).
-
کراه
لغتنامه دهخدا
کراه . [ ک ُ] (اِ) مثل . مانند. || پرنده ای که آن را کراس نیز نامند. (ناظم الاطباء). رجوع به کراس شود.
-
کراه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مصحفِ کران] [قدیمی] karāh ۱. کناره؛ کران؛ کرانه.۲. نهایت.
-
کراه
فرهنگ فارسی معین
(کَ) (اِ.) نهایت ، کرانه .
-
جستوجو در متن
-
دلفارد
لغتنامه دهخدا
دلفارد. [ دَ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای نه گانه ٔ بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت . این دهستان در جنوب خاوری ساردوئیه واقع است و حدود آن بشرح زیر می باشد: از طرف شمال به دهستان سرویزن از مشرق به دهستان سکون از جنوب به دهستان سبزواران از باختر به دهستان بهر...