کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کراشنده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کراشنده
لغتنامه دهخدا
کراشنده . [ ک َ ش َ دَ / دِ ] (نف ) نعت فاعلی از کراشیدن . (یادداشت مؤلف ). خراشنده . رجوع به کراشیده و کراشیدن شود.
-
جستوجو در متن
-
کراشیده
لغتنامه دهخدا
کراشیده . [ ک َ دَ / دِ ] (ن مف / نف ) پاشیده . (برهان ). پاشیده شده . (ناظم الاطباء). || آشفته وپریشان گردیده . (برهان ) (ناظم الاطباء) : جماعتی از حریفان را دیدم مخمور شراب شبانه برخاسته وسر و روی کراشیده و خانه عظیم برایشان نامرتب . (لباب الالباب ...