کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کراس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کراس
لغتنامه دهخدا
کراس . [ ک َ ] (اِ) در اصطلاح خطاطان ، کرسی . (از فرهنگ فارسی معین ) : اصول و ترکیب ، کراس و نسبت ، صعود و تشمیر، نزول و ارسال . (اصول خطوط سته فتح اﷲبن احمد سبزواری از فرهنگ فارسی معین ).
-
کراس
لغتنامه دهخدا
کراس . [ ک ُ ] (اِ) پرنده ای باشد سیاه و سفید که بر کنار آب نشیند و دم جنباند. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کراش . کراک . دم جنبانک . (فرهنگ فارسی معین ).
-
کراس
لغتنامه دهخدا
کراس . [ ک ُرْ را ] (ع اِ) جزوی از کتاب که غالباً محتوی هشتاد برگ است . ج ، کَراریس . (از اقرب الموارد). رجوع به کُرّاسة شود. || ج ِ کُرّاسة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به کراسة شود.
-
کراس
واژهنامه آزاد
کراس:پیراهن (مردانه یا زنانه)
-
کراس
واژهنامه آزاد
لباس ، پیراهن
-
واژههای مشابه
-
Kraus process
فرایند کراس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] نوعی فرایند لجن فعال که در آن لجناب هاضم بیهوازی پس از هوادهی به حوض هوادهی اضافه میشود؛ در این روند قابلیت تهنشینی لجن افزایش مییابد و از نیترات بهعنوان منبع اکسیژن استفاده میشود
-
واژههای همآوا
-
کراث
لغتنامه دهخدا
کراث . [ ک َرْ / ک ُرْ را ] (ع اِ) به اقسام تره اطلاق شود. (فرهنگ فارسی معین ). نوعی از تره و گندنا. (منتهی الارب ). نوعی تره که گندنا گویند. (ناظم الاطباء). تره ای بدبوی که شامی آن چون پیاز و نبطی آن چون سیراست و نوعی از آن سر ندارد و در مصر کراث ال...
-
کراث
لغتنامه دهخدا
کراث .[ ک َ ] (ع اِ) درختی بزرگ که در کوههای طایف روید. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). واحد آن کَراثة است . (از اقرب الموارد). || (اِخ ) نام کوهی است . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
کراث
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: کُرّاث] (زیستشناسی) [قدیمی] ko(a)r[r]ās =تره
-
جستوجو در متن
-
crosse
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کراس
-
crosette
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کراس
-
croises
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کراس