کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کرازین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کرازین
لغتنامه دهخدا
کرازین . [ ک َ ] (ع اِ) ج ِ کِرزین . بمعنی تبر یا تبر بزرگ و فی حدیث ام سلمه ما صدقت بموت النبی صلی اﷲ علیه و سلم حتی سمعت دفع الکرازین ؛ ای وقِعها فی حفرقبره . (از منتهی الارب ). || ج ِ کَرزن . یا کِرزن . (اقرب الموارد). رجوع به کرزن و کرزین شود.
-
جستوجو در متن
-
کرزین
لغتنامه دهخدا
کرزین . [ ک ِ ] (ع اِ) تبر یا تبر بزرگ و ابن سیده گوید: تبری که یک سر دارد. ج ، کرازین .(از اقرب الموارد). و رجوع به کرزن و کرازین شود.
-
کرزن
لغتنامه دهخدا
کرزن . [ ک َ زَ / ک ِ زِ ] (ع اِ) تبر بزرگ . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تبر یک سر. (مهذب الاسماء). تبر بزرگ و ابن سیده گفته تبر یک سر. (از اقرب الموارد). کِرزین . (از اقرب الموارد). ج ، کَرازِن ، (از اقرب الموارد) (مهذب الاسماء) کَرازین . (از اقر...