کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کذح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کذح
لغتنامه دهخدا
کذح . [ ک َ ] (ع مص ) خاک و سنگ ریزه انداختن باد بر کسی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). لغتی است در کدح . (از اقرب الموارد). رجوع به کدح شود.
-
واژههای همآوا
-
کزه
لغتنامه دهخدا
کزه . [ ک َ زَ/ زِ ] (اِ) پره ٔ کلیدان و زبانه ٔ قفل . (ناظم الاطباء). ظاهراً دگرگون شده ٔ تزه است . رجوع به تزه شود.
-
کزه
لغتنامه دهخدا
کزه . [ ک ِ زَ] (اِخ ) شهری است به سیستان و عجم بدینگونه تلفظ کنند اما در کتابت «جزه » نویسند. (از معجم البلدان ).