کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کذاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کذاب
/kazzāb/
معنی
ویژگی فرد بسیاردروغگو.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
دروغگو، ناراستگو ≠ راستگو، صدیق
برابر فارسی
دروغگو
دیکشنری
mendacious
-
جستوجوی دقیق
-
کذاب
لغتنامه دهخدا
کذاب . [ ک َذْ ذا ] (ع ص ) دروغگوی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). کثیرالکذب . (اقرب الموارد). || مکار. حیله باز. غدار. (ناظم الاطباء).
-
کذاب
لغتنامه دهخدا
کذاب . [ ک ِ] (ع مص ) دروغ گفتن . کَذِب . کَذبة. کِذّاب . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). کِذب . کِذبة. (منتهی الارب ). کِذِب . (اقرب الموارد). رجوع به مترادفات کلمه شود.
-
کذاب
لغتنامه دهخدا
کذاب . [ ک ِذْ ذا ] (ع مص ) دروغ گفتن . کِذاب . کِذب . (اقرب الموارد). کِذب . (منتهی الارب ). رجوع به هر یک از این مصادر شود. || تکذیب . نیک انکار کردن کاری را. قوله تعالی : و کذبوا بآیاتنا کذاباً (قرآن 28/78). (از ناظم الاطباء). رجوع به تکذیب شود.
-
کذاب
لغتنامه دهخدا
کذاب . [ ک ُذْ ذا / ک ِذْ ذا / ک ُ ] (ع اِ) دروغ . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).
-
کذاب
واژگان مترادف و متضاد
دروغگو، ناراستگو ≠ راستگو، صدیق
-
کذاب
فرهنگ واژههای سره
دروغگو
-
کذاب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] kazzāb ویژگی فرد بسیاردروغگو.
-
کذاب
فرهنگ فارسی معین
(کَ ذّ) [ ع . ] (ص .) دروغگو، مکار، حیله گر.
-
کذاب
دیکشنری عربی به فارسی
دروغگو , کذاب , کاذب
-
کذاب
دیکشنری عربی به فارسی
دروغگو , کاذب
-
کذاب
دیکشنری فارسی به عربی
کذاب
-
واژههای مشابه
-
کَذَّابٌ
فرهنگ واژگان قرآن
بسيار دروغگو
-
جعفر کذاب
لغتنامه دهخدا
جعفر کذاب . [ ج َ ف َ رِ ک َذْ ذ ] (اِخ ) جعفربن علی نقی (متوفی 271 هَ . ق .) فرزند امام دهم شیعیان بود که ادعای امامت داشت و جمعی او را دروغگو دانسته به کذاب ملقب ساختند. صاحب منتهی الاَّمال نویسد: «و امام جعفر، پس مثلش مثل فرزند حضرت نوح پیغمبر علی...
-
مسیلمه ٔ کذاب
لغتنامه دهخدا
مسیلمه ٔ کذاب . [ م ُس َ ل ِ م َ ی ِ ک َذْ ذا ] (اِخ ) رجوع به مسیلمة شود.