کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کدفت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کدفت
/kadoft/
معنی
کاسۀ سر؛ سر.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
کدفت
لغتنامه دهخدا
کدفت . [ ک َ دُ ] (اِ) کاسه ٔ سر را گویند. (برهان ) (آنندراج ). جمجمه . (ناظم الاطباء) : بجان دوست که گر صد هزار سال برآیدنه ممکنست که سودا بدررود ز کدفتم .نزاری قهستانی (از آنندراج ).
-
کدفت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] kadoft کاسۀ سر؛ سر.
-
واژههای همآوا
-
کدفة
لغتنامه دهخدا
کدفة. [ ک َ دَ ف َ] (ع اِ) صوت افتادن پاها بر جای سخت و گفته اند صوتی که بشنوی بدون دیدن چیزی . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). کَدَف . (ناظم الاطباء). رجوع به کدف شود.