کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کجه ماهی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کجه ماهی
لغتنامه دهخدا
کجه ماهی . [ ] (اِ مرکب ) اسم دیلمی دلفین است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). کچه . ماهی بینی دراز. (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ، ذیل دلفین ).
-
واژههای مشابه
-
کجة
لغتنامه دهخدا
کجة. [ ک ُج ْ ج َ ] (ع اِ) بازیی است مر کودکان را که کُره مانندی از پارچه و مانند آن می سازند. به هندی کیند است . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). گوی مانندی که از پاره های کرباس و جز آن سازند و کودکان با وی بازی کنند. (ناظم الاطباء). کجه و رجوع به ...
-
کُجه
لهجه و گویش بختیاری
koja کجا.
-
کجه باز
لغتنامه دهخدا
کجه باز. [ ک َ ج َ/ ج ِ ] (نف مرکب ) آنکه کَجَه بازی کند : چرخ کجه باز تا نهان ساخت کجه با نیک و بد دایره درباخت کجه . (منسوب به رودکی از یادداشت مؤلف ).رجوع به کجه شود. || مهره باز. (یادداشت مؤلف ).
-
کجه بازی
لغتنامه دهخدا
کجه بازی . [ ک َ ج َ / ج ِ ] (حامص مرکب ) بازیی است که امروز انگشتربازی نامند. (حاشیه ٔ دیوان رودکی چ مرحوم سعید نفیسی ص 1045). رجوع به کجه و کجه باز شود.
-
ام کجة
لغتنامه دهخدا
ام کجة. [ اُم ْ م ِ ک ُج ْ ج َ ] (اِخ ) زن اوس بن ثابت انصاری . از زنان صحابی بوده . رجوع به الاصابة فی تمییز الصحابة ج 8 ص 270 شود.
-
کُزَّه،کُجه
لهجه و گویش تهرانی
مهره آبی رنگ که برای چشم زخم ،نظر قربانی.
-
جستوجو در متن
-
کچه ماهی
لغتنامه دهخدا
کچه ماهی . [ ک َ چ ِ ] (اِ مرکب ) اسم دیلمی دلفین است . کجه ماهی . (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ).