کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کثیرالاضلاع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کثیرالاضلاع
لغتنامه دهخدا
کثیرالاضلاع . [ ک َ رُل ْ اَ ] (ع اِ مرکب ) لسان الحمل . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به لسان الحمل شود.
-
کثیرالاضلاع
لغتنامه دهخدا
کثیرالاضلاع . [ ک َ رُل ْ اَ ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) چندضلعی . خط شکسته ٔ مسدودی است که دو سرش برهم منطبق باشد، هر یک از قطعه خطها را ضلع و هر یک از نقاط مشترک بین دو ضلع متوالی را رأس و مجموع اضلاع چندضلعی را محیط چند ضلعی می نامند. کثیرالاضلاع را ...
-
واژههای همآوا
-
کثیر الاضلاع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (ریاضی) kasirol'azlā' = چندضلعی
-
جستوجو در متن
-
exterior angle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زاویه بیرونی، زاویه خارجی کثیرالاضلاع
-
چندبر
فرهنگ فارسی معین
(چَ بَ) (اِمر.) سطحی که چند خط مستقیم بر آن محیط باشد، کثیرالاضلاع ، چند ضلعی .
-
کثیراضلاع
لغتنامه دهخدا
کثیراضلاع . [ ک َ اَ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) بسیاربر. چندبر. چندین پهلو. کثیرالاضلاع : و بر دیگر سطح اشکال هندسی چون مثلثات و مربعات و کثیراضلاع و... برکشید. (سندبادنامه ص 65). رجوع به کثیرالاضلاع شود.
-
ذوعشرین اضلاع
لغتنامه دهخدا
ذوعشرین اضلاع . [ ع ِ ن َ اَ ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) صاحب بیست بر. کثیرالاضلاع بیست ضلعی .
-
شش جهتی
لغتنامه دهخدا
شش جهتی . [ ش َ / ش ِ ج َ هََ ] (ص نسبی ) هر چیزی که دارای شش سطح باشد. || کثیرالاضلاع مسدس . (ناظم الاطباء). رجوع به شش پهلو شود.
-
هرم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: هَرَم، جمع: اَهرام] (ریاضی) heram جسم مخروطیشکل که قاعدۀ آن مثلث یا مربع یا کثیرالاضلاع باشد و وجوه جانبی آن مثلثهایی باشند که همه به یک رٲس مشترک منتهی شوند.
-
ذوخمسة زوایا
لغتنامه دهخدا
ذوخمسة زوایا. [ خ َ س َ ةَ زَ ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) و ذوخمس زوایا. صاحب پنج زاویه . خداوند پنج کنج . دارای پنج گوشه . کثیرالاضلاع پنج ضلعی .
-
ذوخمسة عشر اضلاع
لغتنامه دهخدا
ذوخمسة عشر اضلاع . [ خ َ س َ ةَ ع َ ش َ رَ اَ ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) صاحب پانزده ضلع. کثیرالاضلاع پانزده ضلعی .
-
ذوستة اضلاع
لغتنامه دهخدا
ذوستة اضلاع . [ س ِت ْ ت َ ت َ اَ ] (ع ص مرکب اِ مرکب ) خداوند شش بر. دارای شش پهلو. صاحب شش ضلع . کثیرالاضلاع شش ضلعی .
-
شش ضلعی
لغتنامه دهخدا
شش ضلعی . [ ش َ / ش ِ ض ِ ] (ص نسبی ، اِمرکب ) هر چیزی که دارای شش پهلو باشد. || (اصطلاح هندسه ) کثیرالاضلاعی که دارای شش پهلو باشد. کثیرالاضلاع مسدس . شش پهلو. رجوع به ماده ٔ شش پهلو شود.