کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کثیرالارجل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کثیرالارجل
لغتنامه دهخدا
کثیرالارجل . [ ک َ رُل ْ اَ ج ُ ] (ع اِ مرکب ) بولوخودیون . اضراس الکلب . (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ). بسفایج . بسپایه . (یادداشت مؤلف ).
-
جستوجو در متن
-
اسفلینین
لغتنامه دهخدا
اسفلینین . [ ] (معرب ، اِ) ایمیونیطس . نوعی سرخس از طایفه ٔ کثیرالارجل .
-
ثاقب الحجر
لغتنامه دهخدا
ثاقب الحجر.[ ق ِ بُل ْ ح َ ج َ ] (ع اِ مرکب ) بسپایه . کثیرالارجل . بسفایج . (مفردات ابن البیطار) (تذکره ٔ اولی الالباب ). اضراس الکلب . تشمیر. سقی رغلا. چشمک . مشوطالغراب . و نیز رجوع به کثیرالارجل شود.
-
سکی رغلا
لغتنامه دهخدا
سکی رغلا. [ س َ رَ ] (معرب ، اِ مرکب ) سقی رغلا از سریانی «ساجی » از ریشه «سگا» (بسیار، زیاده ، بزرگ ) + «رگلا» (= رجل عربی ، پا) رجوع کنید به فرهنگ سریانی انگلیسی تألیف پین اسمیت و دلیل الراغبین فی لغة الاَّرامیین تألیف القس یعقوب اوجین منا الکلدا...
-
سقی رغلا
لغتنامه دهخدا
سقی رغلا. [ س َ رَ ] (معرب ، اِ مرکب ) لغتی باشد سریانی و بعضی گویند یونانی است و معنی آن به عربی کثیرالارجل باشد یعنی بسیار پا و آن دوایی است که آن را بسفایج خوانند و سکی رغلا هم بنظر رسیده . (برهان ) (آنندراج ). اسم سریانی بسفایج است . (تحفه ٔ حکیم...
-
تشتیوان
لغتنامه دهخدا
تشتیوان . [ ت َ ] (اِ) به لغت یونانی بسفایج را گویند و آن دارویی است مسهل سودا و به عربی کثیرالارجل و ثاقب الحجر و اضراص الکلب خوانند. (برهان ) (آنندراج ). گیاهی است دارویی که بسفایج نیز گویند. (ناظم الاطباء). و رجوع به لکلرک ج 1 ص 311 شود.
-
بسانج
لغتنامه دهخدا
بسانج .[ ب َ ن َ ] (اِ) گیاهی است به هیأت هزارپای و رنگش مانند روناس سرخ میباشد و بر پوست آن گره ها بود. چون آن را بشکنند درونش زرد برآید. (برهان ) (جهانگیری ).مؤلف انجمن آرا پس از نقل عبارت برهان می افزاید: اصح بسبایج است و بسفایج معرب آن و اصل اس...
-
بولوبودیون
لغتنامه دهخدا
بولوبودیون . (معرب ، اِ) لغتی است یونانی و معنی آن بعربی ، کثیرالارجل باشد؛ یعنی بسیارپا. و آنرا بفارسی بسپایک خوانند و معرب آن ، بسفایج است و آن دوایی است مشهور و بتازی اضراس الکلب خوانند و بجای بای آخر،یای حطی هم بنظر آمده است . (برهان ) (آنندراج )...
-
بسپایه
لغتنامه دهخدا
بسپایه . [ ب َ ی َ] (اِ) بسپایج . دارویی باشد و آن بیخ گیاهی است گره دار شبیه به هزارپا و معرب آن بسفایج است و بتعریب اشتهار دارد و بتازی اضراس الکلب و ثاقب الحجر خوانند. مسهل سوداست . (برهان ) (منتهی الارب ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ) (سروری ). گی...
-
اضراس
لغتنامه دهخدا
اضراس . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ ضِرْس . (منتهی الارب ) (دهار) (ناظم الاطباء) (معجم البلدان ). ج ِ ضِرْس ، بمعنی دندان . (آنندراج ). || ومشهور این است که اضراس بجز رباعیات و انیاب است و آنها پنج دندان هستند در هر یک از دو طرف فکها و گاه نیز چهار دندان باشند...
-
بسفایج
لغتنامه دهخدا
بسفایج . [ ب َ ی َ / ی ِ ] (ع اِ) لفظی است معرب پس پایک و آن دارویی است که به عربی اضراس الکلب و کثیرالارجل خوانند گویند اگر قدری از آن در شیر اندازند شیر را ببندد و شیر بسته را حل کند. (برهان ) (از آنندراج ). مأخوذ از بسپایه فارسی و به معنی آن . (ن...