کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کتگر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کتگر
لغتنامه دهخدا
کتگر. [ ک َ گ َ ] (ص مرکب ) بمعنی کتکار است که درودگر باشد. (برهان ). کتگار. درودگر. (فرهنگ جهانگیری ) (ناظم الاطباء). نجار. (ناظم الاطباء) : ز هر جانور پیکر بیکران ز ایوان درآویخته کتگران . اسدی (از فرهنگ جهانگیری ).رجوع به کتگار و کتکار و درودگر شو...
-
کتگر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) katgar =کتکار
-
جستوجو در متن
-
کتکار
لغتنامه دهخدا
کتکار. [ ک َ ] (ص مرکب ) کتگر. (آنندراج ). کتگار. (ناظم الاطباء). درودگر باشد. (برهان ). درودگر و نجار باشد. (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کتگر و کتکار درودگرچارپایه و کت ساز بوده است و بعد از آن در مطلق درودگری استعمال کرده اند چنانکه معنی ترکیبی آن دل...
-
کتگار
لغتنامه دهخدا
کتگار. [ ک َ ] (ص مرکب ) کتگر. درودگر. (فرهنگ جهانگیری )(ناظم الاطباء). نجار. (ناظم الاطباء). کتکار. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به کتگر و کتکار و درودگر شود.
-
کتکر
لغتنامه دهخدا
کتکر. [ ک َ ک َ ] (ص مرکب ) بمعنی کتکار است که درودگر باشد. (برهان ). درودگر. نجار. (ناظم الاطباء). رجوع به کتکار و کتگار و کتگر شود.
-
کت
لغتنامه دهخدا
کت . [ ک َ ] (اِ) تخت پادشاهان را گویند عموماً، و تخت پادشاهان هندوستان را خصوصاً که میان آن را بافته باشند. (برهان ). تخت سلاطین هندوستان را گویند. (آنندراج ). تخت پادشاهی . تخت پادشاهان هند. (ناظم الاطباء). تخت و اریکه ٔ آراسته را گویند. سریر. (دیو...