کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کتان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کتان
/kat[t]ān/
معنی
گیاهی یکساله با گلهای آبی یا سفید و ساقههای بلند و باریک که از تخم آن روغن و از ساقۀ آن الیاف به دست میآورند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
cotton
-
جستوجوی دقیق
-
کتان
لغتنامه دهخدا
کتان . [ ک َت ْ تا / ک َ ] (ع اِ) نباتی است بقدر ذرعی ، ساق و برگش باریک و گلش لاجوردی است و پوست وی را همچون پنبه ریسند و جامه اش معتدل است در گرمی و سردی و خشکی و به اندام نچسبد و رافع حرارت و باعث تقلیل خوی است . (از منتهی الارب ). اعشی الف آن را ...
-
کتان
لغتنامه دهخدا
کتان . [ ک ِ ] (موصول + ضمیر) مخفف که تان . مرکب از «که » + «تان » (ضمیر شخصی متصل دوم شخص جمع که حالت مفعولی و اضافه پیدا می کند : بی علم بر عمل چو خران می چرارویدزیرا کتان زجهل هوی مقتدا شده ست . ناصرخسرو.نگر کتان نکند غره عهد و پیمانش که او وفا نک...
-
کتان
لغتنامه دهخدا
کتان . [ ک ُت ْ تا ] (ع اِ) جانورکی است سرخ و گزنده . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
Linum
کتان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] سردهای از کتانیان با حدود 200 گونه که در نواحی معتدل و نیمهحارّه میرویند
-
Linum, flax
کتان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گیاهان دارویی] سردهای از کتانیان شامل گیاهان علفی یا بوتهای یکساله یا دوساله یا چندساله با برگهای سرنیزهای باریک غالباً متناوب و بهندرت متقابل و با حاشیۀ صاف و بیدُمبرگ با رگبرگهای موازی و گلآذین گرزن یا سنبله با گلهای دارای 5 گلبرگ و ک...
-
کتان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [اکدی] (زیستشناسی) kat[t]ān گیاهی یکساله با گلهای آبی یا سفید و ساقههای بلند و باریک که از تخم آن روغن و از ساقۀ آن الیاف به دست میآورند.
-
کتان
فرهنگ فارسی معین
(کَ یا کِ تّ) [ ع . ] (اِ.) گیاهیست با ساقه های باریک و بلند و برگ های باریک و نوک تیز و گل هایی به رنگ آبی یا سفید. از دانه های این گیاه روغن گرفته می شود و از الیاف آن برای بافت پارچه استفاده می شود.
-
کتان
دیکشنری فارسی به عربی
قماش الکتان , هراء
-
کتان
واژهنامه آزاد
پنبه.
-
واژههای مشابه
-
کتان صحرایی
دیکشنری فارسی به عربی
ارتعش
-
بذر کتان
دیکشنری فارسی به عربی
بذر الکتان
-
linseed oil, flaxseed oil
روغن تخم کتان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گیاهان دارویی] روغن گیاهی دارای لینولئیکاسید که به عنوان روغن خشککننده و همچنین در تهیۀ رزینهای آلکید و کرۀ گیاهی کاربرد دارد متـ . روغن بَزرَک
-
پس مانده الیاف کتان یا شاهدانه
دیکشنری فارسی به عربی
سحب