کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کتاب نگاری نقشه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
bibliometrics, statistical bibliography
کتابسنجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] ارزیابی یا بررسی الگوهای تألیف و نشر با استفاده از کتابها و سایر رسانهها ازطریق روشهای ریاضیاتی و آماری
-
bibliological
کتابشناختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] مربوط به کتابشناسی
-
bibliologist
کتابشناس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] متخصص شناخت ساختار و محتوای کتاب
-
bibliology
کتابشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] علم شناخت کتاب ازلحاظ شکل مادی و ساختار متن و اختلافات موجود در چاپها و تحریرها و نسخههای آن
-
bookstore tourism
کتابگَردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] نوعی گردشگری فرهنگی که در آن کتابفروشیهای مستقل، مقصد گروهی گردشگران به شمار میآیند
-
telebook
کتاب مجموعه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] کتابی که برای شرح رویدادها و اطلاعات جانبی یک مجموعهبرنامۀ تلویزیونی منتشر میشود متـ . کتاب مجموعۀ تلویزیونی
-
reference book
کتاب مرجع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] کتابی که برای دسترسی به اطلاعات خاصی به بخش معینی از آن رجوع میشود
-
bibliographer 1, bibliograph
کتابنگار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] کسی که در امر تدوین کتابنگاشت تبحر دارد و به توصیف ویژگیهای کتاب میپردازد
-
bibliography 1
کتابنگاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] فرایند توصیف کتابها و سایر منابع با توجه خاص به وضعیت تألیف و نشر و ساختار مادی آنها
-
bibliography 2
کتابنگاشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] سیاههای از اطلاعات کتابشناختی کتابها و سایر منابع که با ترتیبی خاص مرتب شده باشد
-
bibliographic/ bibliographical
کتابنگاشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] مربوط به کتابنگاشت
-
کتاب خوان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] ketābxān ۱. خوانندۀ کتاب؛ کسی که زیاد کتاب میخواند.۲. [مجاز] باسواد.
-
کتاب فروش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی. فارسی] ketābforuš کسی که کتاب میفروشد؛ فروشندۀ کتاب.
-
کتاب فروشی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] ketābforuši ۱. شغل و عمل کتابفروش.۲. (اسم) فروشگاه کتاب.
-
اهل کتاب
فرهنگ فارسی معین
( ~ِ کِ) [ ع . ] (اِمر) پیروان مذاهبی که دارای کتاب هستند و عبارتند از:مسلمانان ، یهودیان ، زرتشتیان و مسیحیان .