کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کبودپوش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کبودپوش
لغتنامه دهخدا
کبودپوش . [ ک َ ] (نف مرکب ) که کبود پوشد. که جامه ٔ کبود به تن کند. ازرق پوش : گاهی کبودپوش چو خاک است و همچو خاک گنجور رایگان و لگدخسته ٔ عوام . خاقانی .دل را کبودپوش صفا کرده ایم از آنک خاقانی فلک دل خورشیددیده ایم .خاقانی .
-
جستوجو در متن
-
کبودجامه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] kabudjāme کبودپوش؛ کسی که جامۀ کبود برتن کند؛ ازرقپوش.
-
خورشیددیده
لغتنامه دهخدا
خورشیددیده . [ خوَرْ / خُرْ دی دَ / دِ ] (ص مرکب ) آنکه دیده چون خورشید درخشان دارد. بسیار بینا : دل را کبودپوش صفا کرده ایم از آنک خاقانی فلک دل خورشیددیده ایم .خاقانی .
-
گلستان زاده
لغتنامه دهخدا
گلستان زاده . [ گ ُ ل ِ دَ / دِ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) بستان زاده . گل و سبزه . (آنندراج ). آنچه در گلستان رسته است : این طفل کبودپوش بستان زاده از صفحه ٔ دشت بایدش داد سبق . میر الهی همدانی (از آنندراج ).گلستان زادگان دارند دلکش صورتی اماحیا از روی گ...
-
رایگان
لغتنامه دهخدا
رایگان . [ ی ْ / ی ِ ] (ص نسبی ) راهگان . هر چیز که در راه یابند. (ناظم الاطباء) (از برهان ) (جهانگیری ). هر چیز مفت و چلمه که آن را عوض و بدلی نباید داد. (از برهان ) (ناظم الاطباء). مفت . (رشیدی ). چیزی که در راه یافت شود. (غیاث اللغات ). هر چیز بیم...
-
ابویوسف
لغتنامه دهخدا
ابویوسف . [ اَ بو س ُ ] (اِخ ) یعقوب بن ابراهیم بن حبیب بن اسعد کوفی انصاری . مولد او بکوفه به سال 113 هَ . ق . او در کودکی از پدر یتیم ماند و مادر بعلت تنگدستی ویرا بشاگردی گازری داد. ابویوسف گوید: هر روز از راه دکّه بمدرس ابوحنیفه میشدم و از سخنان ...