کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کبوتر دوبرجه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کبوتر دوبرجه
لغتنامه دهخدا
کبوتر دوبرجه . [ ک َ ت َ رِ دُ ب ُ ج َ/ ج ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کبوتر دوبامه . کبوتر دوبرجی . رجوع به کبوتر دوبامه و کبوتر دوبرجی شود.
-
واژههای مشابه
-
کبوتر باختن
لغتنامه دهخدا
کبوتر باختن . [ ک َ ت َ ت َ ] (مص مرکب ) کبوتربازی کردن . کبوتر پراندن بلکه کسی که کبوتر باختن یا شطرنج یا قمار عادت گیرد چنان طبع وی گردد که همه ٔ راحتهای دنیا و هر چه دارد، اندرسر آن دهد و دست از آن بدارد. (یادداشت مؤلف ).
-
کبوتر زدن
لغتنامه دهخدا
کبوتر زدن . [ ک َ ت َ زَ دَ ] (مص مرکب ) با تیر زدن کبوتر. شکار کردن کبوتر. کبوتر شکار کردن .
-
کبوتر گرفتن
لغتنامه دهخدا
کبوتر گرفتن . [ ک َ ت َ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) کبوتر شکار کردن . کبوتر زدن . بدست آوردن کبوتر. در اختیار آوردن کبوتر : باز اگر چند کبوتر گیردباز را هم به کبوتر گیرند. خاقانی .- به کبوتر گرفتن ؛ با کبوتر گرفتن . بوسیله ٔ کبوتر شکار کردن و بدام انداخ...
-
کبوتر باز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) kabutarbāz کسی که در خانۀ خود دستهای کبوتر نگه میدارد و آنها را پرورش میدهد.
-
کبوتر دم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مجاز] kabutardam لب بر لب معشوق گذاشتن و بوسۀ طولانی گرفتن.
-
سبز کبوتر
لغتنامه دهخدا
سبز کبوتر. [ س َ ک َ ت َ ] (اِخ ) کنایه از جبرئیل علیه السلام . (مجموعه ٔ مترادفات ص 106).
-
خون کبوتر
لغتنامه دهخدا
خون کبوتر. [ ن ِ ک َ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شراب سرخ . (آنندراج ).
-
کبوتر خانه
دیکشنری فارسی به عربی
سقيفة
-
کبوتر قمری
دیکشنری فارسی به عربی
سلحفاة
-
کبوتر صحرایی
واژهنامه آزاد
یمام
-
کبوتر چاهی
واژهنامه آزاد
کبوتری که در جاه های تنگ زندگى می کند
-
Procellaria aeuinoctialis
کبوتر دریایی چانهسفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] گونهای از کبوتردریائیان و راستۀ کبوتردریاییسانان با پرهای خاکستری که پرهای زیر منقارش کاملاً سفید است
-
Procellaria cinerea
کبوتر دریایی خاکستری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] گونهای از کبوتردریائیان و راستۀ کبوتردریاییسانان که پرهای دودی مایل به خاکستری یکدست دارد