کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کبسول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کبسول
لغتنامه دهخدا
کبسول . [ ک َ ] (فرانسوی ، اِ) کپسول . رجوع به کپسول شود.
-
جستوجو در متن
-
کاشه
لغتنامه دهخدا
کاشه . [ ش ِ ] (فرانسوی ، اِ) مثل کبسول . رجوع به کبسول شود. ظرف خرد برای بلعیدن دواهای بدمزه . بسته ٔ مخصوصی که دوادر آن ریزند و کوچک سازند تا بتوان بحلق فرو برد.- کاشه های دارویی : کاشه های داروئی از دو ورقه ٔ نازکی که با خمیر نشاسته ٔ خالص فطیر ته...