کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کبریائی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کبریائی
لغتنامه دهخدا
کبریائی . [ ک ِ ] (ص نسبی ) منسوب به کبریاءبمعنی عظمت خداوند. عظمت خداوندی . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
مُتَکَبِّر
فرهنگ واژگان قرآن
کسي که با جامه کبريائي خود را بنماياند - آنكه خود را برتر از ديگران بداند (اين صفت تنها در مورد خداوند صفت نيکويي است چون جامه بزرگي تنها برازنده اوست)
-
مُتَکَبِّرِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
کساني که با جامه کبريائي خود را بنمايانند - آنانكه خود را برتر از ديگران بداند (صفت متكبر تنها در مورد خداوند صفت نيکويي است چون جامه بزرگي تنها برازنده اوست)
-
اسلیمی خطائی
لغتنامه دهخدا
اسلیمی خطائی . [اِ خ َ ] (ص نسبی ، اِ مرکب ) اسلیم خطائی : طالع شهرت چنان دارم که دوران گر کشدحلقه بر نام من اسلیمی خطائی می شود. اشرف .قضا در بارگاه کبریائی فکنده نقش اسلیمی خطائی . امیدی .پس از شکست شاه اسماعیل از سلطان سلیم عثمانی در چالدران (مقصو...
-
مُتَکَبِّرٍ
فرهنگ واژگان قرآن
متکبر آن کسي است که با جامه کبريائي خود را بنماياند ( كبرياء به معني بزرگي بسيارو سرخم نياوردن در برابر هيچ كس است و مبالغه در کبر را ميرساند و در عظمتهاي غير حسي استعمال ميشود ، که برگشت آن به کمال وجود و غير متناهي بودن کمال است لذا صفت متكبر تنه...
-
لَا يَسْتَکْبِرُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
تکبر نميورزند (متکبر آن کسي است که با جامه کبريائي خود را بنماياند و كبرياء به معني بزرگي بسيارو سرخم نياوردن در برابر هيچ كس است و مبالغه در کبر را ميرساند و در عظمتهاي غير حسي استعمال ميشود ، که برگشت آن به کمال وجود و غير متناهي بودن کمال او است ...
-
يَسْتَکْبِرْ
فرهنگ واژگان قرآن
تكبّر ورزد (متکبر آن کسي است که با جامه کبريائي خود را بنماياند كبرياء به معني بزرگي بسيارو سرخم نياوردن در برابر هيچ كس است و مبالغه در کبر را ميرساند و در عظمتهاي غير حسي استعمال ميشود ، که برگشت آن به کمال وجود و غير متناهي بودن کمال است لذا صف...
-
يَسْتَکْبِرُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
تكبّر مي ورزند (متکبر آن کسي است که با جامه کبريائي خود را بنماياند كبرياء به معني بزرگي بسيارو سرخم نياوردن در برابر هيچ كس است و مبالغه در کبر را ميرساند و در عظمتهاي غير حسي استعمال ميشود ، که برگشت آن به کمال وجود و غير متناهي بودن کمال است لذ...
-
يَتَکَبَّرُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
تکبر مي کنند (تکبر نماياندن خود با جامه کبريائي و کبرياء به معني بزرگي بسيارو سرخم نياوردن در برابر هيچ کس است و مبالغه در کبر را ميرساند و در عظمتهاي غير حسي استعمال ميشود ، که برگشت آن به کمال وجود و غير متناهي بودن کمال است لذا صفت متکبر تنها برا...
-
کبریا
لغتنامه دهخدا
کبریا. [ ک ِ ] (ع اِمص ) کبریاء. غرور. تکبر. (ناظم الاطباء) : خاقانی گدای به وصل تو کی رسدکز کبریا سلام به سلطان نمی دهد. خاقانی .چون به عزت دل نهادی ترک شروان گوی از آنک کبریای اهل شروان برنتابد هر دلی .خاقانی . || قوت . اقتدار.جلال . عظمت . (ناظم ا...
-
حبقوق نبی
لغتنامه دهخدا
حبقوق نبی . [ ح َ ق ِ ن َ / ح َ ب َق ْ قو ق ِ ن َ ] (اِخ ) نام یکی از انبیاء بنی اسرائیل است و او ظاهراً به زمانی که بنی اسرائیل در اسارت کلدانیان بودند (یعنی 600 سال پیش از میلاد) میزیست . صاحب قاموس کتاب مقدس گوید: حبقوق (کسی که به آغوش کشید) یکی ا...
-
نار
لغتنامه دهخدا
نار. (ع اِ) آتش . (برهان قاطع) (دهار) (آنندراج ) (شمس اللغات ) (ناظم الاطباء). آتش . مؤنث است و گاهی مذکر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). جوهری است لطیف نورانی سوزنده . (اقرب الموارد) (المنجد). آتش . آذر. ج ،انوار. نیران . نیرة. انوره...
-
خدا
لغتنامه دهخدا
خدا. [ خ ُ ] (اِخ ) نام ذات باری تعالی است همچو «اله » و «اﷲ». (برهان قاطع) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). در حاشیه ٔ برهان قاطع در وجه اشتقاق این کلمه چنین آمده است : پهلوی متأخر xvatay ، پهلوی اشکانی xvatadh ، پازند « xvadaiهوبشمان ص 54 ح » «مسینا 139...