کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کبدی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کبدی
لغتنامه دهخدا
کبدی . [ ک َ ب ِ ] (ص نسبی ) منسوب به کبد: حمی الکبدی . (یادداشت مؤلف ). || برنگ جگر. جگری . (یادداشت مؤلف ).- مجرای کبدی ؛ از اجتماع ریشه های کبدیه و مجاریی که متعاقب آنهایند دو شعبه حاصل شده که در شیار عرضی کبدبا هم متحد گشته جذع واحدی موسوم به ...
-
واژههای مشابه
-
hepatocellular adenoma, liver cell adenoma
تودغدۀ کبدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تودۀ خوشخیم و محدودی در کبد که معمولاً در لُب راست و به شکل صفحهای رشد میکند
-
hepatic clearance
پاکسازی کبدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] پاکسازی خون ازطریق کبد
-
hepatomegaly
بزرگکبدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] بیماری ناشی از بزرگ شدن کبد بهحدیکه بتوان آن را در زاویۀ حاشیۀ دندهها لمس کرد
-
cirrhosis
تشمّع کبدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] بیماری پیشروندۀ کبد که موجب آسیب یاختههای کبدی و لیفی شدن و بازسازی گرهکی آنها شود متـ . تشمّع، سیروز
-
اسهال کبدی
لغتنامه دهخدا
اسهال کبدی . [ اِ ل ِ ک َ ب ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) در این حال رنگ بیمار و رنگ بول او بگردد.
-
اماس کبدی
دیکشنری فارسی به عربی
التهاب الکبد
-
جستوجو در متن
-
تشمّع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] ← تشمّع کبدی
-
سیروز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] ← تشمّع کبدی
-
hepatocirrhosis
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خونریزی کبدی
-
caudal vertebra
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مهره کبدی
-
cirrhosis of the liver
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیروز کبدی
-
pseudocubical
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شبه کبدی