کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کباریت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کباریت
واژهنامه آزاد
مواد سوختنی
-
جستوجو در متن
-
زوابیق
لغتنامه دهخدا
زوابیق .[ زَ ] (ع اِ) ج ِ زیبق : و هم از باب این صنعت زوابیق را ارواح گفته اند و زرانیخ و کباریت را نفوس . (دانشنامه ٔ جهان ، یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
-
زرانیخ
لغتنامه دهخدا
زرانیخ . [ زَ ] (ع اِ) ج ِ زرنیخ : ... ارباب این صنعت زوابیق را ارواح گفته اند و زرانیخ و کباریت را نفوس . (دانشنامه ٔ جهان ) (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
-
نفوس
لغتنامه دهخدا
نفوس . [ ن ُ ] (ع اِ) ج ِ نَفس . رجوع به نَفس شود.- نفوس ثلاثه ؛ نفس اماره و لوامه و مطمئنه ، یا کنایه از ارواح ثلاثه که روح حیوانی و نباتی و جمادی است . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). رجوع به ترکیبات نَفس شود.- نفوس قدسیه ؛ ذاتهای پاک و ارواح اخیار. (...
-
معدنیات
لغتنامه دهخدا
معدنیات . [ م َ دَ / دِ نی یا ] (ع اِ مرکب ) هرچیز که از معدن حاصل شود و فلزات . (ناظم الاطباء). ج ِ معدنیة. اجسام غیرآلی که به درون یا سطح زمین یابند از فلزات و گلهای خوردنی و دارویی و کباریت و املاح و زوابیق و سنگ آهک و سنگ گچ و زغال سنگ و نباتات و...
-
ارواح
لغتنامه دهخدا
ارواح . [ اَرْ ] (ع اِ) ج ِروح . جانها. تسخیر ارواح . ارواح شریره : چو پیوستند عقل و نفس با هم از ایشان زاد ارواح مجسم . ناصرخسرو.اگر بصورت و ترکیب هستی از اجسام چرا ببالا تازی ز پست چون ارواح . مسعودسعد.گه ولادتش ارواح خوانده سوره ٔ نورستاره بست ستا...