کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کباده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کباده
/kabbāde/
معنی
از ادوات ورزش باستانی شبیه کمان که از آهن ساخته میشود و دارای زنجیر و پولکهای فلزی است و آن را بر سر دست حرکت میدهند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
bow
-
جستوجوی دقیق
-
کباده
لغتنامه دهخدا
کباده . [ ک َ دَ / دِ ] (اِ) آلتی است آهنین که حلقه هایی مانند زنگ دارد و در زورخانه با آن ورزش کنند. (حاشیه ٔبرهان چ معین ) : به کباده چو بری دست تو ای رشک ملک چون کباده ست به خمیازه کشی کار فلک . میرنجات (از آنندراج ).تیر فلک در هوای آتش طبعت پر بف...
-
کباده
لغتنامه دهخدا
کباده . [ ک َ دَ / دِ / ک َب ْ با دَ / دِ ] (اِ) کمان نرم بسیار سست را گویند.(برهان ) (ناظم الاطباء). کمان بسیار نرم و بمعنی لیزم که پهلوانان کشند و چله اش از آهن باشد. (غیاث ). کمان بسیار نرم که آن را چندجا چاک زنند تا از زور بیفتد و نهایت نرم گردد ...
-
کباده
لغتنامه دهخدا
کباده . [ ک َب ْ با دَ / دِ ] (اِ) آلتی است آهنین که حلقه هایی مانند زنگ دارد و در زورخانه با آن ورزش کنند. (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). کمان مانندی از آهن که بر وتر آن حلقه های آهنین بسته باشند و ورزشکاران و زورخانه کاران به دستی قبضه و به دست د...
-
کباده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (ورزش) kabbāde از ادوات ورزش باستانی شبیه کمان که از آهن ساخته میشود و دارای زنجیر و پولکهای فلزی است و آن را بر سر دست حرکت میدهند.
-
کباده
فرهنگ فارسی معین
(کَ بّ دِ) (اِ.) یکی از وسایل ورزش باستانی شبیه کمان ساخته شده از آهن که آن را با دو دست بالای سر گرفته به چپ و راست تکان می دهند.
-
واژههای مشابه
-
کباده کشیدن
لغتنامه دهخدا
کباده کشیدن . [ ک َب ْ با دَ / دِ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) ورزش کردن با کباده که از آلات ورزش زورخانه است . || در تهیه و تدارک رتبه و درجه ٔ بالاتر بودن . (ناظم الاطباء).- کباده ٔ وزارت کشیدن ؛ داعیه ٔ وزارت داشتن . مدعی استحقاق وزارت بودن . (یاددا...
-
کباده کش
لغتنامه دهخدا
کباده کش . [ ک َب ْ با دَ / دِ ک َ / ک ِ ] (نف مرکب ) آنکه کباده کشد. آنکه کباده را که آلت آهنین است بالای سر از جانبی به جانب دیگر به حرکت آرد نیرومند شدن عضلات را. || مجازاً جویای نام و مقام . طالب و خواستار درجه و مقام . آنکه داعیه ٔ بدست آوردن مق...
-
کباده کش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) (ورزش) kabbādeke(a)š کسی که با کباده ورزش میکند.
-
کباده کشیدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . کِ دَ) (مص ل .) 1 - کشیدن کمان (کباده ). 2 - ورزشکار تنة کباده را به دست چپ و زنجیر آن را به دست راست گرفته بالای سر خود می برد و طوری حرکت می دهد که دست ها از آرنج تا مچ به طور افقی روی سر قرار گیرد.
-
کباده کش
فرهنگ فارسی معین
( ~ . کِ) (ص فا.) آن که با کباده (زورخانه ) ورزش کند.
-
جستوجو در متن
-
میل و کُشتی
فرهنگ گنجواژه
کباده و پهلوانی.
-
لیزم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹لزوم› lizom کمان نرم که با آن مشق کمان کشیدن کنند؛ کباده.
-
تنبوک
فرهنگ فارسی معین
(تَ) (اِ.) 1 - یک طرف زین با دامنه تسمة رکاب . 2 - کباده .