کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کاوکمانند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
sinusoid
کاوکمانند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] شبیه به کاوک
-
واژههای مشابه
-
کاوک
لغتنامه دهخدا
کاوک . [ وَ ] (ص ) مخفف کاواک است که پوچ و میان خالی و بی مغز باشد. (برهان ).
-
sinus
کاوک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] حفرۀ هوایی داخل برخی از استخوانها ازجمله استخوان صورت و جمجمه متـ . سینوس 2
-
کاوک
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] kāvak =کاواک
-
کاوک
فرهنگ فارسی معین
(وَ) (ص .) پوچ ، میان خالی .
-
مانند
واژگان مترادف و متضاد
۱. بسان، تالی، جفت، جور، شبه، شبیه، عدیل، قبیل، قرین، متماثل، مثابه، مثل، مشابه، نظیر، نمونه، همال، همانند، همتا ۲. تشبیه، مشابهت
-
مانند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) ‹ماننده› mānand ۱. شبیه۲. نظیر.〈 مانند شدن: (مصدر متعدی) شبیه شدن.〈 مانند کردن: (مصدر متعدی) شبیه کردن؛ تشبیه.
-
مانند
فرهنگ فارسی معین
(نَ) از ادات تشبیه به معنی شبیه .
-
مانند
لغتنامه دهخدا
مانند. [ ن َن ْ ] (ص ، اِ) مثل و شبیه و نظیر و شبه . (ناظم الاطباء). همانند. ماننده . همتا. شبیه . مشابه . مثل . مماثل . مشاکل . نِدّ. نَدید. نظیر. قِرن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). این کلمه اگر پس از اسم (مشبه به ) آید بدون اضافه استعمال شود: سروم...
-
مانند
دیکشنری فارسی به عربی
ک , مثل , نظير
-
sinusitis
کاوکآماس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] التهاب کاوک
-
sinus venosus
کاوک سیاهرگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] حجره یا اتاقکی که خون را از چند سیاهرگ دریافت میکند
-
مانند کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. تشبیه کردن ۲. شبیه کردن
-
scaley, scalelike
فلسمانند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ← فلسی 2