کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کاهانیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کاهانیدن
/kāhānidan/
معنی
کاهش دادن؛ کم کردن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
کاهانیدن
لغتنامه دهخدا
کاهانیدن . [ دَ ] (مص ) کاستن . کم کردن . (یادداشت مؤلف ) : مرد برخاست و می گفت واﷲ که از این بنکاهانم و در این نیفزایم . (تفسیر ابوالفتوح رازی ).
-
کاهانیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) ‹کاهاندن› [قدیمی] kāhānidan کاهش دادن؛ کم کردن.
-
کاهانیدن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص م .) کاستن ، کم کردن .
-
جستوجو در متن
-
محونة
لغتنامه دهخدا
محونة. [م ُ ن َ ] (ع مص ) کاهانیدن و کم کردن . (منتهی الارب ).
-
محق
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] 1 - (مص م .) تأخیر گردانیدن . 2 - محو کردن ، پاک کردن . 3 - کاستن ، کاهانیدن . 4 - (مص ل .) کاهیدن .
-
محق
لغتنامه دهخدا
محق . [ م َ ] (ع مص ) باطل گردانیدن . (آنندراج ). باطل کردن چیزی را. (از ناظم الاطباء). ابطال . || ناچیز گردانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ناچیز کردن چیزی را. (از ناظم الاطباء). || محو و پاک کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). برکندن . استیصال . نی...
-
کاستن
لغتنامه دهخدا
کاستن . [ ت َ ] (مص ) کاهیده شدن . (انجمن آرا). اکراء. (تاج المصادر بیهقی ).خسر. (تاج المصادر بیهقی ). خساره . خسران . (دهار). نقصان یافتن . کم شدن . تقلیل . مقابل فزودن و افزودن . کاهیدن . کاهانیدن . کاهش ، لازم و متعدی آید : کنون خوان و می باید آرا...