کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کان لم یکن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کان لم یکن
معنی
(کَ. لَ. یَ کُ) [ ع . ] (ق مر.) لغو شده ، بی اثر، مانند آن که اصلاً وجود نداشت .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
کان لم یکن
فرهنگ فارسی معین
(کَ. لَ. یَ کُ) [ ع . ] (ق مر.) لغو شده ، بی اثر، مانند آن که اصلاً وجود نداشت .
-
کان لم یکن
واژهنامه آزاد
هیچ انگاشته، بیهده انگاریده، تبه انگاشته، تباه انگاشته، برهوده انگاشته.
-
کان لم یکن
واژهنامه آزاد
باطل ،ملغی ،تا اطلاع ثانوی معلق ماندن،برگرفته از زبان عربی و رایج در زبان فارسی
-
واژههای مشابه
-
کآن
لغتنامه دهخدا
کآن . (موصول + ضمیر اشاره ) گاه در رسم خط فارسی «که ٔ»موصول با اسم اشاره ٔ آن یا این یا برخی از حروف اضافه یا ضمایر به صورت کاف تنها درمی آید و با کلمه ٔ پس از خود ترکیب می شود بدینسان : کان ، کاین ، کز، کش ، کت (که آن ، که این ، که از، که اش ، که ات...
-
کَانَ
فرهنگ واژگان قرآن
بود (اگر در ترکيب با فعل ماضي ديگري به کار رود زمان فعل دوم را ماضي بعيد مي کندمانند"جَزَاءً لِّمَن کَانَ کُفِرَ "و اگر در ترکيب با فعل مضارع ديگري به کار رود زمان فعل دوم را ماضي استمراري مي کندمانند"أَوَلَوْ کَانَ ﭐلشَّيْطَانُ يَدْعُوهُمْ ")
-
کَأَنَّ
فرهنگ واژگان قرآن
مثل اينکه
-
کَأَن
فرهنگ واژگان قرآن
مثل اينکه
-
گشنه کان
لغتنامه دهخدا
گشنه کان . [ گ ُ ن َ ] (اِخ ) قریه ای است یک فرسنگی مغرب اصطهبانات . (فارسنامه ٔ ناصری ).
-
گشنه کان
لغتنامه دهخدا
گشنه کان .[ گ ُ ن َ ] (اِخ ) پنج فرسنگی مشرق شیراز محصول شتوی آن دیمی است و صیفی آن از آب چاه اندک شور و تنباکوی آن شهرتی دارد. (فارسنامه ٔ ناصری گفتار دوم ص 194).
-
گندم کان
لغتنامه دهخدا
گندم کان . [ گ َ دُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بخش حومه ٔ شهرستان ایرانشهر که در 4000گزی جنوب ایرانشهر و 3000 گزی شوسه ٔ ایرانشهر به بمپور واقع شده است . هوای آن گرم مالاریایی و سکنه اش 1000 تن است . آب آن از قنات تأمین می شود. محصول آن غلات ، خرما،...
-
کناوه کان
لغتنامه دهخدا
کناوه کان . [ ک ُ وِ ] (اِخ ) دهی از دهستان شبانکاره است ، که در بخش برازجان شهرستان بوشهر واقع است و 100 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
گچ کان
لغتنامه دهخدا
گچ کان . [ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سوسن بخش ایذه ٔ شهرستان اهواز، 48هزارگزی شمال خاوری ایذه . کوهستانی ، معتدل و سکنه ٔ آن 395 تن . آب آن از چشمه . محصول آن غلات . شغل اهالی زراعت است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
کان بالا
لغتنامه دهخدا
کان بالا. (اِخ ) دهی است از دهستان القورات بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند واقع در 33هزارگزی شمال خاوری بیرجند ناحیه ای است کوهستانی معتدل ودارای 35 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از قنات مشروب میشود. محصولاتش : میوه ، غلات و بادام است . اهالی به کشاورزی گذ...
-
کان کندن
لغتنامه دهخدا
کان کندن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) استخراج معدن . کاوش کان . رجوع به ترکیبات کان شود.