کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کامل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کامل
/kāmel/
معنی
۱. تمام.
۲. [مقابلِ ناقص، جمع: کَمَلَة] بیعیبونقص.
۳. (اسم) (ادبی) در عروض، بحری بر وزن «متفاعلن متفاعلن متفاعلن».
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. تام، تمام، جامع، درست، متکامل، مستوفا، مکمل، نیک
۲. بیعیب، بینقص
۳. پر
۴. خردمند، دانا، عالم، فاضل
۵. جاافتاده، مسن ≠ ناقص
برابر فارسی
آرسته، اسپور، بونده، رسا
دیکشنری
finished, accurate, absolute, all-out, arrant, clear, celestial, circumstantial, clean, complete, consummate, crashing, dead, diametrical, direct, downright, entire, even, fast , faultless, flat, flawless, full , full-blown, full-dress, full-fledged, impeccable, ingrained, round, integral, sound, stark, straight, mature, outright, perfect, positive, precise, pure, rank, sheer, straight-out, strict, supreme, thorough, thoroughgoing, total, unabridged, unmitigated, unqualified, utter, wall-to-wall, whole
-
جستوجوی دقیق
-
کامل
لغتنامه دهخدا
کامل . [ م ِ ] (اِخ ) ... ابن عکرمه . او کسی است که مسروحی از شعرای عرب راجع به او شعر دارد. رجوع به صفحه 148 ج 3 البیان والتبین شود.
-
کامل
لغتنامه دهخدا
کامل . [ م ِ ] (اِخ ) ... الجحدری . ابویحیی کامل بن طلحةالجحدری . از رجال حدیث بود به سال 145 در بصره متولد شد و در بغداد سکونت گزید و هم در آنجا به سال 231 هَ .ق . درگذشت . (الاعلام زرکلی چ 1 ص 807).
-
کامل
لغتنامه دهخدا
کامل . [ م ِ ] (اِخ ) (526-589 هَ .ق .) ابن علی بن مقلدبن نصربن منقذالکنانی «از امرای دولت ایوبیان است . سلطان صلاح الدین او را در زبید نایب خود گردانید. مدتی کوتاه در این شغل بود سپس به دمشق بازگشت و باقی عمر خود را با احترام و منزلت بپایان رسانیده ...
-
کامل
لغتنامه دهخدا
کامل . [ م ِ ] (اِخ ) (افندی ) صدقی . او راست : «النبذالعلمیة والفکاهات الادبیة» که با همکاری عبدالواحد افندی حمدی آن را فراهم کرد. سرآغاز آن معاهده ٔ برلین است و حاوی مطالب بی شمار علمی و ادبی و فکاهی است و به سال 1317 هَ .ق . در مصر به چاپ رسید. (م...
-
کامل
لغتنامه دهخدا
کامل . [ م ِ ] (اِخ ) (الملک ...) ابوبکر محمدبن عبداﷲ (682هَ .ق .). (معجم الانساب ج 1 ص 154). رجوع به ابوبکر و محمدبن عبداﷲ شود.
-
کامل
لغتنامه دهخدا
کامل . [ م ِ ] (اِخ ) (الملک ...)سیف الدین خلیل بن احمد. رجوع به الملک الکامل شود.
-
کامل
لغتنامه دهخدا
کامل . [ م ِ ] (اِخ ) (ملک ...) ناصرالدین محمدبن عادل . رجوع به ابوبکر محمدبن ایوب و ص 60 و 61 و 152 نقودالعربیه شود.
-
کامل
لغتنامه دهخدا
کامل . [ م ِ ] (اِخ ) اباصالح بن مظفر. او کسی است که ابومسلم پس از تسخیر بلاد خراسان او را مأمور وصول خراج و متصدی بیت المال نمود. رجوع به ص 56 و ص 63 الوزراء و الکتاب شود.
-
کامل
لغتنامه دهخدا
کامل . [ م ِ ] (اِخ ) ابن شریف جلیل . از شاعران بود و قصیده ای از او در مدح امین الدولةبن تلمیذ (متوفی 560) هست که ابیات زیر از آن قصیده است :امین الدولة اسلم للایادی علی رغم المناوی و المعادی و للمعروف تنشره اذاماطواه تناوب النوب الشداد.رجوع به عیون...
-
کامل
لغتنامه دهخدا
کامل . [ م ِ ] (اِخ ) ابن ... هبةاﷲبن عبداﷲبن کامل ، ابوالقاسم . «داعی الدعات » فاطمی ها در مصر بود و در اواخر دولت فاطمی ها «قاضی القضات »شد و به لقب فخرالامناء نایل آمد. پس از زوال حکومت فاطمیان در مصر دستگیر و به دار آویخته شد. او یکی از هشت نفری ...
-
کامل
لغتنامه دهخدا
کامل . [ م ِ ] (اِخ ) ابن ثابت منصوری (431 - 518 هَ .ق .). دانای علم فرایض ، یعنی احکام و دستورهای خدای تعالی درباره ٔ زکوة و نماز و روزه و غیره و همچنین دانای علم بخش کردن میراث ، و تقسیم ارثیه ٔ مصر که مدت 60 سال به تدریس حساب و امور ارثی استمرار د...
-
کامل
لغتنامه دهخدا
کامل . [ م ِ ] (اِخ ) ابن فتح بن ثابت بن شاپورمکنی بابوتمام و ملقب به ضریر ازمردم بادر است در بغداد سکونت کرد. مردی ادیب و فاضل و با ذکاوت بود، در فنون مختلف علم ممارست داشت . حافظ شعر و اخبار بسیار بود. وی در دین خویش متهم بود و از ابوالفتح علی بن ع...
-
کامل
لغتنامه دهخدا
کامل . [ م ِ ] (اِخ ) الایوبی محمدبن محمدبن ایوب ، ابوالمعالی ناصرالدین از سلاطین دولت ایوبی بود. در ادب دستی داشت و شعر هم میسرود. در مصر بدنیا آمد و پدرش حکومت مصر را باو تفویض کرد. پس از وفات پدر با کیاست و حسن تدبیر بر قلمرو پدر حکومت کرد و به وس...
-
کامل
لغتنامه دهخدا
کامل . [ م ِ ] (اِخ ) الشیخ کامل القصاب . از پیشوایان استقلال سوریه است . (1373 - 1290 هَ .ق ). رجوع به محمد کامل بن احمدبن عبدالقادر شود.
-
کامل
لغتنامه دهخدا
کامل . [ م ِ ] (اِخ ) الملک الکامل الاول (637 هَ .ق .). رجوع به محمد صاحب مصر در این لغت نامه و معجم الانساب ج 1 ص 151 شود.