کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کامبوزیا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کامبوزیا
لغتنامه دهخدا
کامبوزیا. (اِ) قسمی ماهی که پشه ٔ مالاریا را خورد. (یادداشت مؤلف ).
-
جستوجو در متن
-
قامبوسیس
لغتنامه دهخدا
قامبوسیس . (اِخ ) معرب کامبوزیا. وی پس از پدرش کوروش بسلطنت رسید. رجوع به عیون الانباء ج 1 ص 40 و کامبوزیا در همین لغت نامه شود.
-
آطوسا
لغتنامه دهخدا
آطوسا. [ طُ ] (اِخ ) نام چندین زن از دوده ٔهخامنشی و ازجمله دختر کورش ، و شاید واستی که در تورات نام او مسطور است هم او باشد. در اول زن برادر خویش کامبوزیا (کمبوجیه ) بود، پس از او با سمردیس مغ شوهر کرد و شوی سوم او دارایاوش (داریوش ) است و از او دو ...
-
تب
لغتنامه دهخدا
تب . [ ت ِ ] (اِخ ) از بزرگترین شهرهای قدیمی مصر علیا که پایتخت یازدهمین و دوازدهمین سلسله ٔ سلاطین مصر (3100-1700 ق . م .) و نیز پایتخت هفدهمین تا بیستمین سلسله ٔ سلاطین این کشور (1600-1100 ق . م .) بوده است که مصریان آنرا «اوآست » و یونانیان آنرا «...