کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کالیا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کالیا
لغتنامه دهخدا
کالیا. (اِ) خربزه و هندوانه ٔ خام که در ترکی کلک گویند. (شعوری ج 2 ورق 229 الف ). کالک و خربزه ٔ نارس . (ناظم الاطباء). رجوع به کالک شود.
-
جستوجو در متن
-
دلفی
لغتنامه دهخدا
دلفی . [ دِ ] (اِخ ) یکی از شهرهای قدیم یونان در فوکیس نزدیک دامنه ٔ جبال پارناس . آپولون را در این شهر معبدی عظیم بود و رب النوع مزبور در آن معبد عقاید و آرای خویش را در باره ٔ هر امری از زبان پوتیا به مردم یونان می گفت . شهر دلفی در سال 279 ق . م ....