کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کالومل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کالومل
/kālumel/
معنی
=کلمل
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
کالومل
لغتنامه دهخدا
کالومل . [ ل ُ م ِ ] (فرانسوی ، اِ) یا کالمل گردی است سفید بسیار نرم و سنگین و بی بو و بی طعم که در آب و آلکل و اتر و روغنها غیر محلول می باشد و تحت تأثیر قلیاها به رنگ خاکستری درآمده و تحت تأثیر ایدروژن سولفوره و سولفورهای قلیائی سیاه میشود. تحت ت...
-
کالومل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: calomel] (پزشکی) [منسوخ] kālumel =کلمل
-
واژههای مشابه
-
calomel electrode
الکترود کالومل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، شیمی] ← نیمپیل کالومل
-
calomel half-cell
نیمپیل کالومل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، شیمی] نوعی الکترود مرجع بر پایۀ جیوهـ جیوهکلرید (کالومل) با پتانسیل مشخص که در مطالعات برقشیمیایی/ الکتروشیمیایی و خوردگی برای اندازهگیری پتانسیل الکتریکی دیگر الکترودها به کار میرود متـ . الکترود کالومل calomel electrode
-
جستوجو در متن
-
calomel
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کالومل
-
کلمل
لغتنامه دهخدا
کلمل . [ ک َل ُ م ِ ] (فرانسوی ، اِ) کالومل . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کالومل شود.